میخکوب اقتصاد یا میخکوب ارز؟

شماره روزنامه: ۶۳۴۷

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۵/۶

شماره خبر: ۴۱۹۹۸۸۸

سیاست گذاری

دنیای اقتصاد : طرح «تقویت پول ملی و سرمایه‌گذاری برای تولید» با ۷۵ امضا و قید دو فوریت به مجلس ارائه شده و هدف آن تغییر نظام ارزی از «شناور مدیریت‌شده» به «میخکوب تعدیل‌شونده» است. نمایندگان حامی این طرح پیشنهاد تثبیت نرخ ارز رسمی در سطح ۲۸۵۰۰ تومان را برای مهار تورم، کاهش هزینه تولید و ایجاد آرامش روانی مطرح کرده‌اند. همچنین در این طرح بسته‌ای سیاستی شامل الزام عرضه ارز صادراتی با این نرخ، پیمان‌سپاری ارزی، مدیریت تقاضا، سامان‌دهی معاملات ارز و سکه و مقابله با قاچاق ارائه شده است. کارشناسان هشدار می‌دهند چنین سیاستی تجربه سرکوب ارزی گذشته را تکرار می‌کند، فاصله نرخ رسمی و آزاد را افزایش می‌دهد و زمینه فساد، بروز بیماری هلندی و در نهایت جهش ارزی را فراهم می‌کند. از طرفی تاکید بر «رهایی از اسارت دلار» با واقعیت نقش مسلط آن در مبادلات جهانی و ذخایر ارزی در تضاد است. «دنیای‌اقتصاد» در این بررسی با تعدادی از نمایندگان مجلس درباره سیاست‌های ارزی گفت‌وگو کرده است.

ادامه نوشته

سیاست ارزی پساتوافق

شماره روزنامه: ۶۲۶۸

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۱/۳۱

شماره خبر: ۴۱۷۲۳۳۸

یادداشت

دکتر پویا جبل عاملی / دکتر حمید قنبری در آستانه توافقی که می‌‌تواند فضای بین‌المللی اقتصاد ایران را دگرگون کند، همه نگاه‌‌ها به بازار ارز دوخته شده است؛ بازاری که بیش از یک‌دهه، زیر بار فشار تحریم‌‌ها، مقررات متناقض، رانت‌‌های گسترده و سیاست‌‌های پرنوسان، شکل طبیعی و عقلانی خود را از دست داده است. بازار ارز زمانی می‌تواند به شکل کارآمد نیازهای جامعه را برطرف کند که از زیر بار این فشارها که بعضا نام سیاست ارزی به خود داده است، رها شود.

ادامه نوشته

فاز دوم سیاستگذاری ارزی؛ سرنوشت بورس پس از «نیما»

شماره روزنامه: ۶۱۷۶

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۹/۲۴

شماره خبر: ۴۱۳۳۱۵۷

گروه: سیاست گذاری

دنیای اقتصاد : بانک مرکزی به تازگی در یک بخشنامه اعلام کرد که از امروز بخش عمده معاملات ارزی به جز ارز ترجیحی مربوط به کالاهایی خاص در سامانه‌ای جدید تحت عنوان سامانه ارز تجاری تخصیص خواهد یافت. به گفته مسوولان، عرضه و تقاضا قیمت ارز را در این سامانه تعیین خواهد کرد. پیش‌تر مسوولان بانک مرکزی در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» اعلام کرده بودند که بانک مرکزی در فاز اول سیاستگذاری خود به دنبال تثبیت نرخ ارز بود؛ اما اکنون و در فاز دوم سیاستگذاری ارزی به دنبال سیاست‌های مبتنی بر عرضه و تقاضا در این حوزه است. این سیاستگذاری احتمالا باعث شارژ بازار سرمایه در روزهای آینده خواهد شد. مسوولان بانک مرکزی اعلام کرده‌اند که سامانه ارز تجاری دارای دامنه نوسان ۳درصدی خواهد بود. البته کارشناسان درخصوص اثر منفی سیاستگذاری دستوری و احتمال تکرار تجربه‌های شکست‌خورده در سامانه نیما در قالب جدید هشدار داده‌اند.

ادامه نوشته

رمزگشایی از تثبیت نرخ ارز

شماره روزنامه: ۶۱۰۵

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۶/۲۹

شماره خبر: ۴۱۰۵۳۸۴

گروه: سرمقاله

دکتر سعید بیات با اینکه از سال ۱۳۹۷ تاکنون، چند بار وزیر اقتصاد، رئیس کل بانک‌مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه تغییر کرده، چرا نرخ تامین ارز اقلام اساسی و دارو به صورت کامل تثبیت شده (از ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ در سطح ۴۲۰۰تومان و از آن به بعد در سطح ۲۸هزار و ۵۰۰تومان) و نرخ بازار نیما (محل تامین ارز مواد اولیه و تجهیزات تولیدی) نیز از الگوی تثبیت خزنده (تغییر نرخ با شیب ملایم) تبعیت کرده است؟

اینکه سیاست ارزی کشور تابعی از نام مدیران ارشد اقتصادی کشور نباشد، به‌خوبی نشان می‌دهد که ماندگاری سیاست تثبیت نرخ ارز در پدیده‌ای خاص ریشه دارد که در ذات اقتصاد کشور نهفته است و با تغییر نام مدیران، ثابت و پابرجا می‌ماند و خدشه‌ای به اصل وجودی آن وارد نمی‌شود. اما این پدیده چیست که در سطحی بالاتر از مدیران اقتصادی کشور، جا خوش کرده است؟ یادداشت حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است. برای این پاسخ، ابتدا رابطه نرخ ارز با مسوولیت‌های هریک از سه‌سازمان اقتصادی فوق‌الذکر را تبیین کرده و در مورد موافقت یا مخالفت هریک از این سازمان‌ها با نظام تثبیت نرخ ارز بحث خواهم کرد.

p24 copy

1.سازمان برنامه و بودجه که مسوول تدوین بودجه سنواتی است، بالقوه تمایل دارد که نظام تثبیت نرخ ارز به‌طور کامل برچیده شود. علت این است که اولا تبصره «1» ماده‌واحده بودجه سنواتی از محل تسعیر سهم خزانه از درآمدهای نفت و گاز تامین مالی می‌شود که از سال 1397 تا 1401 با نرخ 4200تومان و از سال 1401 به بعد با نرخ 28هزار و 500تومان تسعیر شده است. طبیعی است که اگر به جای نرخ 28هزار و 500تومان، نرخ‌های بالاتر (مثلا نرخ بازار آزاد) ملاک تسعیر قرار گیرد، منابع تبصره «1» افزایش قابل‌توجهی خواهد یافت. ثانیا تبصره 14 بودجه سنواتی که بخش قابل‌توجهی از آن از محل تسعیر درآمد حاصل از صادرات فرآورده‌های نفتی تامین می‌شود، با نرخ بازار نیما تسعیر می‌شود که پایین‌تر از نرخ بازار آزاد است. بنابراین عجیب نیست اگر سازمان برنامه، بالقوه تمایل داشته باشد نرخ بازار نیما با سرعت بیشتری به نرخ بازار آزاد نزدیک شود.

2.وزارت اقتصاد بالقوه تمایل دارد سیاست تثبیت کامل نرخ ارز حفظ شود تا کالاهای اساسی و دارو که تغییر قیمت آنها معمولا خط قرمز دولت‌هاست با جهش قیمتی مواجه نشود. این در واقع نوعی سیاست رفاهی است که از طریق تثبیت نرخ ارز دنبال می‌شود. در مقابل، سیاست تثبیت خزنده برای وزارت اقتصاد مطلوب نیست؛ چون دغدغه نجات بورس وجود دارد و یکی از روش‌های آن، این است که نرخ ارز بازار نیما با سرعت بالا به نرخ ارز بازار آزاد نزدیک شود.

3.بانک‌مرکزی مایل است تثبیت نرخ ارز تداوم داشته باشد؛ چون پاسخگویی به تحولات نرخ تورم برعهده این سازمان است. ساده‌انگارانه است اگر تصور کنیم مدیران عالی بانک‌مرکزی نسبت به عامل اصلی افزایش نرخ تورم که افزایش نرخ رشد پایه پولی و نقدینگی است، ناآگاهند و صرفا نرخ ارز را عامل تورم می‌دانند. رصد گزارش‌ها و اظهارنظرهای آنها در تمامی این سال‌ها نشان می‌دهد که مدیران عالی بانک‌مرکزی شناخت خوبی از بنیان‌های تورم‌زا دارند؛ اما به دلیل تداوم کسری بودجه دولت و اجرای عملیات شبه‌بودجه‌ای در ترازنامه بانک‌مرکزی و در پی آن انبساط پایه پولی، تکالیف بانک‌ها به اعطای تسهیلات تکلیفی در قوانین بودجه سنواتی و در پی آن اضافه‌برداشت بانک‌ها از منابع بانک‌مرکزی، الزام بانک‌ها به خرید اوراق بدهی دولت برای تامین منابع ریالی بودجه سالانه و در پی آن واگذاری این اوراق به بانک‌مرکزی در قالب عملیات ریپو و انبساط پایه پولی، سبب شده است تا تسلط بانک‌مرکزی بر ترازنامه سیستم بانکی (بانک مرکزی و شبکه بانکی) در سطح مطلوبی نباشد و به‌ناچار تصمیم بگیرد هدف تورمی خود را از مسیر تثبیت نرخ ارز دنبال کند.

اینکه تثبیت نرخ ارز واقعا به چه میزان قادر است نرخ تورم را کنترل کند و اینکه پیامدهای جانبی این سیاست بر ذخایر ارزی بانک‌مرکزی و همچنین انگیزه صادرکنندگان بر رفع تعهدات ارزی آنها به چه میزان است، خود داستانی مفصل و مجزاست که در این یادداشت قصد ورود به آن را ندارم؛ اما قابل کتمان نیست که وقتی کنترل تورم از مسیر اصلی آن به‌سادگی قابل انجام نباشد، تثبیت نرخ ارز ریسمانی است که بانک‌مرکزی به آن چنگ می‌زند. آنچه در فوق گفته شد، در جدول بالا جمع شده است. این جدول، نظرات بالقوه هریک از سه‌سازمان درخصوص تداوم سیاست تثبیت نرخ ارز (تثبیت کامل-تثبیت خزنده) را نمایش می‌دهد.

همان‌طور که آشکار است، تداوم سیاست تثبیت کامل نرخ ارز 2موافق و یک‌مخالف دارد، در حالی که تداوم سیاست تثبیت خزنده 2مخالف و یک‌موافق دارد. اگر فرض کنیم قدرت این سازمان‌ها در تصمیم‌گیری سیاستی با هم یکسان است و هیچ‌یک بر دیگری برتری ندارند، آنگاه اینطور استنباط می‌شود که سیاست تثبیت کامل نرخ ارز، با 2رای موافق در مقابل 1یک‌رای مخالف همچنان ادامه داشته باشد. از منظر نگارنده، این همان رازی است که سیاست ارز ترجیحی را در اقتصاد ایران ماندگار کرده است.

در مقابل، سیاست تثبیت خزنده ارز، با 2رای مخالف در مقابل یک‌رای موافق، به شکل فعلی قابل تداوم نیست و پیش‌بینی می‌شود شکاف نرخ بازار نیما با نرخ بازار آزاد با سرعت بیشتری تعدیل شود. مایلم بحث خود را این‌طور ادامه دهم که با توجه به اشکالات فراوانی که به سیاست تثبیت کامل نرخ ارز وارد است، راهی وجود دارد که ماندگاری این سیاست از بین برود؟ راه این است که نظر یکی از موافقان این سیاست به نظر مخالف تبدیل شود. احتمالا تغییر نظر بانک‌مرکزی کار آسان‌تری است.

بانک‌مرکزی به مواهب اجرای نظام شناور مدیریت‌شده در بازار ارز واقف است و تبعات منفی و خسارت‌بار تداوم سیاست ارز ترجیحی را نیز به‌خوبی می‌داند. لازمه تغییر نظر بانک‌مرکزی این است که قادر باشد کاهش تورم را از مجرای اصلی آن که همانا کاهش رشد پایه پولی و نقدینگی است دنبال کند. این امر نیز منوط به آن است که سازمان برنامه، بودجه سنواتی را به نحوی ببندد که فشارها بر ترازنامه بانک‌مرکزی و شبکه بانکی به طور معنادار کاهش یابد تا بانک‌مرکزی بتواند بر ترازنامه سیستم بانکی به طور کامل مسلط شود. در این صورت طبیعی است که بانک‌مرکزی اهرم کردن نرخ ارز برای کنترل تورم را متوقف کرده و مخالفان تداوم سیاست تثبیت کامل نرخ ارز از یک به 2 افزایش یافته و سیاست مزبور با احتمال قوی برای همیشه متوقف خواهد شد.

نکته پایانی این است که دولت چهاردهم تازه آغاز به کار کرده و امیدواری بسیاری وجود دارد که مسائل و مشکلات اقتصادی را که دامنگیر کشور است تا حدودی حل و فصل کند. لیکن در این مسیر، درک مناسبات نهادی ایجاد شده و ماندگاری مسائل از اهمیت فراوانی برخوردار است و به دولت این امکان را می‌دهد که بداند چگونه و از چه نقطه‌ای به مساله ورود کرده و آن را حل کند.

* پژوهشگر اقتصادی

فاز صفر اصلاحات ارزی

شماره روزنامه: ۶۰۲۱

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۳/۱۰

شماره خبر: ۴۰۷۴۰۷۵

گروه: سیاست گذاری

دنیای اقتصاد : دولت جدید در ماه‌های آتی و پس از انتخابات پیش رو، شروع به کار خواهد کرد. یکی از چالش‌هایی که پیش‌تر «دنیای‌اقتصاد» به عنوان یکی از اولویت‌های ۷ گانه دولت چهاردهم مطرح کرده بود، سیاست ارزی است. در سال‌های اخیر، شکاف میان نرخ رسمی و غیررسمی ارز بیشتر شده و از سوی دیگر، به گفته مقامات، تعداد نرخ‌های ارز به ۷ فقره افزایش یافته است. کارشناسان معتقدند که حرکت به سمت ارز تک‌نرخی می‌تواند به‌عنوان فاز ابتدایی اصلاحات ارزی مدنظر قرار گیرد. شکاف میان نرخ‌های ارز، بستر مناسبی برای توزیع رانت و گسترش فساد را فراهم می‌کند و به گواه آمارها اعطای ارز ارزان برای کنترل تورم نیز موفق نبوده است. در این شرایط تحریم‌ها نباید بهانه وجود ارزهای چندگانه باشد و اتفاقا در شرایط تحریمی، تک‌نرخی بودن ارز سپری برای حفظ ذخایر بانک مرکزی محسوب می‌شود. نکته دیگر اینکه علاوه بر حرکت به سمت ارز تک‌نرخی، باید شرایط برای اجرای سیاست ارز شناور مدیریت‌شده متناسب با واقعیت‌های اقتصادی کشور ایجاد شود.

ادامه نوشته

انگاره‌های ارزی

شماره روزنامه:۵۹۸۲

تاریخ چاپ:۱۴۰۳/۰۱/۲۱

شماره خبر:۴۰۵۹۶۷۰

گروه: سرمقاله

دکتر پویا جبل‌عاملیبا وجود تغییر دولت‌ها از سال ۱۳۹۷ و بر سر کار آمدن ۵ رئیس کل در بانک مرکزی که بی‌‌ثبات‌ترین دوره سیاستگذاری را در تاریخ ایران رقم زده است و خود نشانه‌ای از شدت شرایط اضطراری اقتصاد ایران است، رویکرد‌های ارزی در نهاد‌های سیاستگذاری و تصمیم‌گیری تغییر چندانی نداشته است. سیاست‌های ارزی بر اساس انگاره‌هایی شکل یافته که حتی می‌توان گفت بخشی از این انگاره‌ها دهه‌هاست که با ما بوده است. تا ذهن ما از این انگاره‌ها خالی نشود، نسیم تازه‌ای بر سپهر سیاستگذاری ارزی این کشور دمیده نخواهد شد. اما مهم‌ترین این انگار‌ه‌ها چیست؟

۱- بدون برطرف شدن تحریم‌ها و بدون کاهش سطح نااطمینانی‌های فزاینده غیراقتصادی می‌توان بازار ارز باثباتی داشت.

این یکی از انگاره‌هایی است که خاص سال‌های اخیر بوده و از سوی مقامات تصمیم‌گیرنده حمایت شده و اگرچه رد آن برای عموم مردم واضح و آشکار است اما تصمیم‌گیرندگان تا خود بر مسند کار نباشند و هزینه‌های گزاف بر مملکت تحمیل نکنند،‌ رد آن را درک نخواهند کرد. با وجود این، میدان سیاست در ایران برای کسانی گشوده است که نشان دهند به این انگاره باور دارند و معلوم نیست در سال‌های آتی این انگاره در نهادهای تصمیم‌گیرنده کم‌رنگ شود.

۲- پیمان‌سپاری ارزی در کنترل نرخ بازار ارز موثر است.

بزرگ‌ترین درسی که می‌توان از سال ۱۳۹۷ تاکنون گرفت این است که پیمان‌سپاری ارزی و تعریف کلیه فرایندهای اداری تجاری برای تحقق آن و تشکیل انواع و اقسام سامانه‌ها نتوانسته مانع بی‌ثباتی و رشد بهای ارز شود. در عین حال که باعث ایجاد کاهش انگیزه و سرخوردگی در تولید و تجارت شده، عملا فعالانی در این حوزه باقی مانده‌اند که با داشتن رانت ارتباطی توانسته‌اند این موانع تودرتو را رد کنند،‌ نه آنان که بر مبنای نوآوری و کارایی و فعالیت آزادانه می‌توانستند در بازار و تجارت کشور باقی بمانند. پیمان‌سپاری ارزی در مدیریت نرخ، ناموفق اما در ناکارآمد کردن فرآیند تولید و مداخله حداکثری بروکرات‌های دولتی در تجارت و سپردن قدرت بیشتر به آنان موفق عمل کرده است.

۳- ما می‌دانیم هر بخش اقتصاد چه مقدار ارز نیاز دارد و بدون قیمت بازار آزاد می‌توانیم برای تامین آن برنامه‌ریزی کنیم.

یکی از پرآسیب‌ترین انگاره‌های ارزی که شاید اکثریت قریب به اتفاق کارگزاران دستگاه‌های مرتبط با ارز بدان اعتقاد دارند همین گزاره است. این انگاره تنها زمانی درست است که باور داشته باشیم بین نیاز به ارز و قیمت آن هیچ ارتباطی وجود ندارد. به عبارت دیگر وقتی تخصیص را از دوش بازار بردارید و قیمتی پایین‌تر از بازار آزاد را معیار تخصیص قرار دهید، همه تجار وارد صف می‌شوند و همه به علت اختلاف قیمت، بیش از نیازی که در قیمت بازار داشتند،‌ به دنبال ارز هستند. سوال: از کجا می‌توان فهمید به هر کالایی چقدر ارز باید تخصیص دهیم؟ از کجا می‌توان مطمئن بود شرایط برای هر کالا عین سال گذشته است و مثل قبل باید تخصیص یابد یا کم و زیاد شود؟ هیچ متری وجود ندارد جز فشار هر صنف. این ناکارآمدترین شکل تخصیص یکی از اساسی‌ترین کالاهای کشور است. این انگاره منتج بدان می‌شود که بانک مرکزی را مسوول تامین ارز تجارت کشور بدانیم. وظیفه‌ای که امروز در هیچ بانک مرکزی در دنیا انجام نمی‌شود. آیا ما بهتر از بقیه کارشناسان و اقتصاددانان دنیا می‌دانیم وظیفه بانک مرکزی چیست؟

۴- قیمت دولتی نرخ ارز و واردات کالا به آن نرخ، باعث کاهش قیمت مصرفی و کنترل تورم می‌شود.

کافی است روند قیمتی کالاهای مصرفی را که مشمول ارز ۴۲۰۰ یا ۲۸۵۰۰ شده‌اند دنبال کنید و دریابید در بازه چندساله، تغییرات قیمتی آنها از سطح تورم پایین‌تر نبوده است. حتی اثر تغییر نرخ رسمی بر قیمت این کالاها نیز از تبعات تعریف چنین نرخ‌های رسمی و ایجاد اعوجاج در بازار است. سیاست ارز دولتی نتوانسته به قشر آسیب‌پذیر کمک کند، در عین حال که باعث شده تقاضا برای واردات کالاهای ضروری به شکل فزاینده و بیشتر از حد نیاز افزایش یابد. امری که باعث شده برخی از بخش‌ها کمتر از قبل به ارز دسترسی داشته باشند، به‌خصوص بخش‌های مرتبط با تولید. بگذریم از رانت و فسادهای ناشی از تخصیص ارز به قیمت دولتی که گاه و بیگاه اخبار آن به گوش می‌رسد.

۵- حساب سرمایه را می‌توان بست.

حرکت به سوی پیمان‌سپاری ارزی، با هدف جلوگیری از خروج سرمایه، با این ذهنیت انجام می‌گیرد که سیاستگذار فکر می‌کند می‌تواند تراکنش‌های ذیل حساب سرمایه را کاملا ممنوع کند و ببندد. در‌حالی‌که در مورد نامشروع بودن این هدف می‌توان مباحث طولانی را اقامه کرد، اما نکته آن است که اصولا جلوگیری از خروج سرمایه، جلوگیری از تقاضای حفظ دارایی و تراکنش‌های ذیل حساب سرمایه یک ماموریت ناممکن برای سیاستگذار است؛ ماموریتی که تنها انرژی بی‌حدوحصری را از دستگاه متولی بازار می‌گیرد بدون آنکه نتیجه‌ای در بر داشته باشد. البته یک نتیجه از آن حاصل می‌شود. با عدم پذیرش بخشی از تقاضا برای ارز، این تراکنش‌ها در بازار غیررسمی کوچک و کم‌عمق انجام می‌پذیرد. به دلیل غیررسمی بودن آن و ریسک معامله در آن، هزینه‌ای به قیمت دلار تحمیل می‌شود و به دلیل کم‌عمق بودنش، نوسانات در آن زیاد است. نکته اینجاست که چون همگان می‌توانند وارد این بازار شوند و آزادانه معامله کنند،‌ همین بازار غیررسمی است که ارزش دلار را تعیین می‌کند و همین بازار غیررسمی است که به عرضه و تقاضا در سامانه‌های رسمی شکل می‌دهد. از همین روست که سیاستگذار باید با حذف این انگاره به سمت یک کاسه کردن بازار از طریق پذیرش همه تقاضاهای ارزی از جمله خروج سرمایه و حفظ دارایی رود. از سوی دیگر با ابزار مالیاتی می‌تواند تقاضاهای این عرصه را به نحو بهتری کنترل کند. اما عدم پذیرش این نوع تقاضاها، هزینه سنگینی برای مدیریت بازار ایجاد می‌کند.

۶- بازار ارز انحصاری و دست چند نفر انگشت‌شمار است که نرخ‌ها را جابه‌جا می‌کنند.

اشاره داشتیم که بازار غیررسمی کم‌عمق و در تعیین نرخ موثر است و راه ورود سیاستگذار برای تغییر در این وضعیت را بیان داشتیم. اما گاهی عنوان می‌شود که بازار غیررسمی آنقدر انحصاری است که تنها با بازی چند فعال اقتصادی، همه چیز بر هم می‌ریزد. اولا مشخص نیست که چرا پیش و پس از هر نوسان قیمتی این چند نفر نتوانسته‌اند بر قیمت بازار اثر بگذارند؛ ثانیا کم‌عمق بودن بازار به معنی انحصاری بودن آن نیست و اتفاقا اگر کسی بخواهد قیمت‌گذار و انحصارگر این بازار باشد خود بانک مرکزی است. پس اگر در برهه‌ای بازارساز هم نتواند بازار را کنترل کند این امر نشان می‌دهد که هیچ‌کس قادر نیست نقش انحصارگر را برای این بازار بازی کند و به طریق اولی نمی‌توان با معامله صوری روند این بازار را تغییر داد که اگر این بود بازارساز بیش از همه ابزار چنین حرکت‌هایی را در دست دارد.

۷- نرخ ارز ثابت به نفع اقتصاد است.

اگر حتی بتوان نرخ آزاد را تثبیت کرد و نظام نرخ ارز ثابت را برای برهه‌ای احیا کرد، این نظام ارزی برای کمتر اقتصادی بهینه است. نرخ ارز باید شناور باشد تا بتواند ناترازی‌های بخش خارجی اقتصاد را مرتفع سازد. حرکت به سوی نظام نرخ ثابت به‌خصوص در زمان‌هایی که ذخایر ارزی افزایش می‌یابد، وسوسه‌ای است که سیاستگذار به هر طریق باید از آن دور بماند تا بتواند اقتصاد ایران را از این حیث پویا نگه دارد. سیاستگذار پولی و ارزی باید دریابد که ابزار پولی بسی بیش از ابزار ارزی برای ایجاد ثبات پولی در کشور موثر است.

۸- مداخله با قیمت پایین‌تر از بازار در کنترل نرخ ارز موثر است.

اگر حجم عرضه ارز افزایش یابد با ثبات سایر شرایط نرخ در بازار کاهش می‌یابد. از همین‌روست که وقتی یک بانک مرکزی در دنیا خواهان کاهش نرخ ارز باشد، با ابزار مداخله از طریق حراج و به طور شفاف بر بازار اثر می‌گذارد. فروش پایین‌تر از نرخ بازار، هر چند در کل بر عرضه موثر است اما با دامن زدن به هیجانات برای دسترسی به ارز ارزان، می‌تواند منجر به اضافه تقاضا شود و عملا نتواند هدف سیاستگذار را تامین کند.

۹- مقرره‌نویسی ابزار سیاستگذاری است.

در قامت تنظیم‌گری، می‌توان از مقررات شفاف و همه‌فهم استفاده کرد اما با ممنوعیت و ایجاد موانع قانونی آن هم در مورد کنش‌های عادی فعالان در بازار، نمی‌توان اهداف سیاستی را به پیش برد. استفاده از این ابزار به شکل افراطی با افزایش بی‌بدیل و ضدونقیض مقررات، تنها منجر بدان می‌شود که اگر کسی بخواهد همه آنها را مراعات کند عملا نباید فعالیت ارزی داشته باشد و از آن سو فعالان فعلی بازار را به یک مجرم بالقوه تبدیل می‌کند. برای تغییرات چشمگیر، نیازمند برطرف کردن این انگاره‌ها و پی‌ریزی ایده‌هایی مبتنی بر حفظ حقوق مالکیت، علم و فرآیندهای طبیعی که در سایر کشورها انجام می‌شود، هستیم.

نظریه کوز و فرجام کنترل‌های ارزی

شماره روزنامه: ۵۷۶۵

تاریخ چاپ: ۱۴۰۲/۰۴/۱۰

شماره خبر: ۳۹۸۰۸۸۱

گروه: سرمقاله

دکتر حمید قنبری «مادامی که حق مالکیت به رسمیت شناخته شود، منابع در اختیار کسانی قرار می‌گیرد که برای آنها بیشترین ارزش را دارد.» این جمله خلاصه نظریه رونالد کوز، اقتصاددان برنده جایزه نوبل است. رونالد کوز و اقتصاددانان دیگر استفاده‌های متعددی از این مفهوم بنیادین کرده‌اند که در متون اقتصادی و حقوقی بسیار از آنها بحث شده است. یکی از نتایجی که از نظریه کوز می‌توان گرفت این است که اگر دولتی درصدد این برآید که جلوی حرکت منابع به سمتی که بیشترین ارزش را دارند بگیرد، چاره‌ای ندارد جز اینکه مالکیت را به رسمیت نشناسد و تمام آثار و عواقب آن را پذیرا شود. مشاهده رویکرد دولت و قانون‌گذار نسبت به بازار ارز در دهه‌ها و سال‌های اخیر، هم از جهت نظری و هم از جهت عملی موید این ادعاست. در ادامه این موضوع به اختصار توضیح داده شده است.

ادامه نوشته

بن‌بست ارز دستوری

شماره روزنامه: ۵۷۳۷

تاریخ چاپ: ۱۴۰۲/۰۳/۴

شماره خبر: ۳۹۷۰۷۳۷

دنیای اقتصاد : بررسی‌ها حاکی از آن است که ارز دستوری با نرخ ۲۸هزار و ۵۰۰تومانی، واکنش‌های سیاسی و کارشناسی را به همراه داشته است. نامه قالیباف به رئیسی، مبنی بر غیرقانونی بودن تثبیت نرخ ارز و تعیین نرخ تسعیر ارز شرکت‌های پتروشیمی که به تصویب هیات وزیران رسیده است، آخرین فاز مجادله مجلس و دولت را نمایان ساخت. «دنیای‌اقتصاد» در گفت‌وگو با نمایندگان مجلس ابعاد این نامه را تشریح کرده ‌است. از بعد کارشناسی نیز مرکز پژوهش‌های مجلس در یک گزارش تخصصی، تاثیر ارز دستوری بر کسری منابع هدفمندی را تشریح کرده‌ است. بر اساس این گزارش، ۸۴درصد از منابع هدفمندی در بودجه سال۱۴۰۲ به سیاست‌های ارزی دولت گره خورده است و در نتیجه تداوم سیاست دلار ۲۸هزار و ۵۰۰تومانی، کسری منابعی به میزان ۱۴۸هزار میلیارد تومان ایجاد می‌کند. پیشنهاد این پژوهش، تغییر مبنای ارز مدنظر با نرخ مرکز مبادله ایران است که باعث می‌شود کسری منابع به رقم ۷۰هزار میلیارد تومان کاهش یابد. در این شرایط سیاست ارز دستوری در صنایع پتروشیمی نیز باعث سردرگمی شده است.

ادامه نوشته

تثبیت نرخ اسمی ارز ممنوع

شماره روزنامه: ۵۶۳۸

تاریخ چاپ: ۱۴۰۱/۱۰/۱۴

شماره خبر: ۳۹۳۲۰۶۴

دنیای اقتصاد : رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس در انتقاد به سیاست تثبیت نرخ اسمی ارز، با انتشار متنی، ۱۰توصیه مهم برای مدیریت بازار ارز را ارائه کرد. به گفته بابک نگاهداری، بانک مرکزی به‌جای تثبیت نرخ اسمی ارز، باید اقدام به تثبیت نرخ حقیقی ارز کند تا با این اقدام از تعدد نرخ‌های رسمی، توزیع رانت، ایجاد بستر فساد و انفعال در مدیریت قیمت در بازار غیررسمی جلوگیری کند.

ادامه نوشته

دلار چگونه رام می‌شود؟

شماره روزنامه: ۵۶۳۷

تاریخ چاپ: ۱۴۰۱/۱۰/۱۳

شماره خبر: ۳۹۳۱۷۴۱

دنیای‌اقتصاد : آیا بازار ارز دچار حباب شده است؟ چگونه می‌توان نوسانات ارزی را در کوتاه‌مدت و بلندمدت کنترل کرد؟ هدف مطلوب سیاستگذار در وضعیت فعلی چه می‌تواند باشد؟ اینها سوالات کلیدی است که ذهن تصمیم‌گیرندگان را در زمانی که تقاضای سفته‌بازی به بازار جهت می‌دهد، به خود مشغول می‌کند. «دنیای‌اقتصاد» با مقایسه شرایط کنونی بازار با دوره‌های پیشین که افزایش سریع نرخ رخ داده است، به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد. تحولات نرخ ارز نشان می‌دهد که هنوز حباب قیمتی مانند دوره‌های التهاب گذشته شکل نگرفته است و نرخ ارز تغییراتی را تجربه کرده که کم و بیش با تفاضل تورم داخلی و خارجی همراهی می‌کند. کاهش رانت‌هایی که از سیستم چندنرخی، ‌زاده شده به همراه دادن آزادی عمل به صادرکنندگان غیرنفتی می‌تواند عرضه ارز را در شرایط فعلی افزایش دهد. سیاستگذار با هدف قرار دادن «ثبات» بازار ارز به جای تعیین یک قیمت خاص، می‌تواند راهبرد عملیاتی‌تری را پی‌ریزی کند. ضمن آنکه کنترل متغیرهای پولی و تعمیق بازار ارز می‌تواند به ثبات بازار در جهت نظام شناور مدیریت‌شده تک نرخی در بلندمدت کمک کند.

ادامه نوشته

۱۵ نکته اوراق ارزی

شماره روزنامه: ۵۵۹۹

تاریخ چاپ: ۱۴۰۱/۰۸/۲۸

شماره خبر: ۳۹۱۸۱۷۶

دنیای‌اقتصاد : بانک مرکزی در یک اطلاعیه ۱۵بندی، جزئیات انتشار اوراق گواهی ارزی را اعلام کرد. این نهاد، پس از انتشار اوراق سکه، در هفته گذشته از انتشار اوراق ارزی خبر داد. براساس اعلام این بانک، اوراق گواهی ارزی با عاملیت بانک ملی ایران از امروز (شنبه) منتشر می‌شود و حداکثر میزان خرید این اوراق توسط هر شخص ۴هزار دلار خواهد بود.

ادامه نوشته

۱۱ متهم ۵ سال التهاب ارزی

دنیای‌اقتصاد : گزارش بازوی پژوهشی سازمان برنامه و بودجه با بررسی تحولات نرخ ارز در پنج سال گذشته، یازده متهم التهاب ارزی را معرفی کرده است. «کاهش درآمدهای ارزی ناشی از تحریم‌ها»، «محدود شدن شبکه نقل و انتقال ارزی»، «افزایش شکاف نرخ ارز رسمی و بازاری و افزایش انگیزه فساد»، «کمبود روش‌های حفظ ارزش دارایی برای خانوارها» و «تشدید نااطمینانی ناشی از بازگشت ایران به لیست سیاه FATF» برخی از این متهمان هستند. این گزارش تاکید می‌کند در اقتصادهای توسعه‌یافته برای خنثی کردن اثر تغییرات نرخ ارز بر سطح عمومی قیمت‌ها از عملیات بازار باز یا انتشار اوراق قرضه دولتی استفاده می‌شود. تجربه نشان داده است که این ابزار می‌تواند به‌صورت موثری عرضه پول را در سطح مناسب حفظ کند. در ایران نیز اخیرا این عملیات از طریق انتشار اوراق مالی توسط دولت صورت می‌گیرد که البته با محدودیت‌هایی مواجه است. این گزارش، راهکارهایی را برای مدیریت بازار ارز پیشنهاد داده است که «توسعه ابزارهای ارزی آتی»، «ثبات در سیاستگذاری ارزی»، «تشویق دارندگان ارز به افتتاح حساب ارزی» و «ایجاد کریدور نرخ ارز» برخی از این پیشنهادها است.

ادامه نوشته

راز روسی مهار شوک ارزی

دنیای‌اقتصاد : سیاستگذار پولی روسیه، با بهره‌گیری از کدام سیاست اقتصادی، شوک واردشده به اقتصاد را مدیریت کرد؟ بانک مرکزی روسیه که پس از سقوط روبل نرخ بهره را دو برابر کرد و به ۲۰درصد رساند، حال با ایجاد ثبات نسبی، نرخ بهره را ۳ واحد درصد کاهش داد. سیاستگذاری علمی و متعارف پولی روسیه، در کوتاه‌مدت توانست باعث ایجاد ثبات شود؛ هرچند که تداوم جنگ و تشدید تحریم‌ها، در بلندمدت می‌تواند این ثبات را از بین ببرد. حرکت سیاستگذار پولی روسیه، می‌تواند برای اقتصاد ایران و ترکیه آموزنده باشد. دو سال پیش و در بهار ۹۹، انتظارات ناشی از احتمال تمدید تحریم‌ها و انتخاب مجدد ترامپ، یک شوک به اقتصاد ایران وارد کرد که مواجهه غلط با آن به شکل کاهش نرخ سیاستی سود بانکی به ۸درصد، شرایط را برای رشد مهیب نقدینگی و بی‌ثباتی بازارها تشدید کرد. در آن زمان واکنش پولی مناسب می‌توانست باعث ایجاد ثبات در کوتاه‌مدت و مانع از چربی‌گیری بازارها شود تا در سطح قیمتی بسیار پایین‌تری اقتصاد ایران به نیمه دوم سال ۱۳۹۹ وارد شود.

ادامه نوشته

نقشه دولت برای دلا‌ر ۴۲۰۰

دنیای‌اقتصاد : رئیس سازمان برنامه‌و‌بودجه اعلام کرد که تخصیص دلار ۴۲۰۰تومانی به شیوه کنونی در سال آینده متوقف خواهد شد. کنار گذاشتن ارز ترجیحی، پیش‌تر نیز طی لایحه‌ای که از سوی دولت به مجلس ارسال شد، مطرح شده بود، اما با واکنش «طرفداران دلار ۴۲۰۰تومانی» مواجه شد. از نگاه این گروه، سیاست حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی اثر تورمی قابل توجهی خواهد داشت که البته اکثر اقتصاددانان این اظهارنظر را رد می‌کنند. حال رئیس سازمان برنامه‌و‌بودجه در یک روایت رسمی و بر‌اساس محاسبات کارشناسی، آثار حذف ارز ترجیحی را اعلام کرد. به گفته میرکاظمی، توقف عرضه دلار ۴۲۰۰‌تومانی به شیوه کنونی باعث خواهد شد تورم به میزان ۶/ ۷ درصد رشد کند؛ اما سیاستگذار با جمع‌آوری نقدینگی به دلیل فروش نرخ دلار به قیمت بالاتر می‌تواند به میزان ۹/ ۶درصد از این افزایش را خنثی کند. از سوی دیگر، دولت عواید حاصل از حذف ارز ترجیحی را به شکل یارانه نقدی بازپرداخت خواهد کرد و یارانه نقدی با توجه به سطح درآمد افراد به ۹۰ تا ۱۲۰ هزار تومان افزایش می‌یابد.

ادامه نوشته

سیاست ارزی پس از توافق

دنیای‌اقتصاد : چندی پیش واحد اطلاعات اکونومیست، چشم‌اندازی از شاخص‌های اقتصاد ایران در پساتوافق ارائه کرد که در آن روند نرخ دلار، نرخ تورم و رشد اقتصادی با سناریوی «لغو تحریم‌ها» پیش‌بینی شده بود. این گزارش در ۳ آذرماه با عنوان «تصویر اقتصاد منهای تحریم» از سوی «دنیای‌اقتصاد» منتشر شد و پس از آن بازخوردهای متعددی در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت. در این مباحث دو سوال مشخص وجود داشت: این پیش‌بینی‌ها بر چه مبنایی صورت گرفته است؟‌ و سیاستگذار پولی و ارزی پس از لغو تحریم‌ها باید در چه مسیری حرکت کند؟ «دنیای‌اقتصاد» در یک گزارش سیاستی با در نظر گرفتن رخدادهای موثر بر اقتصاد به این پرسش‌ها پاسخ داده است. به نظر می‌رسد که پس از توافق چهار تحول فوری در اقتصاد روی خواهد داد: «معکوس‌شدن انتظارات تورمی»، «افزایش عرضه ارز از سوی خانوارها، بنگاه‌ها و موسسات مالی»، «بهبود قدرت مانور بانک مرکزی با آزادسازی دارایی‌های بلوکه‌شده» و «رشد درآمدهای ارزی دولت». این شرایط، فرصتی را برای سیاستگذار پیش می‌آورد تا بتواند حمکرانی پولی مناسب را محقق سازد.

ادامه نوشته

از تهدید ارزی تا فرصت ارزی

سیدمحمدرضا داودالحسینی، ‌امیر کرمانی در پی کاهش درآمدهای ارزی کشور در سال‌های اخیر مجموعه دولت و بانک مرکزی در مقاطع مختلف از بسته‌های ارزی مختلفی استفاده کرده‌اند. این بسته‌ها ترکیبی بوده‌اند از ایجاد ارز چندنرخی و توزیع آن بین فعالیت‌های مختلف و ایجاد انواع محدودیت‌ها برای صادرات و واردات کالاها. احتمالا هدف اصلی دولت از ایجاد ارز چندنرخی کاهش تاثیر پایین آمدن درآمدهای نفتی بر معیشت مردم و نرخ تورم بوده است.

ادامه نوشته

سه لنگر ثبات بازار ارز

دنیای اقتصاد : چطور می‌توان به ثبات در بازار ارز رسید؟ نظر کارشناسان نشان می‌دهد تغییر سیاست‌ها در ۳ حوزه اقتصادی، تجاری و اداری می‌تواند لنگر ثبات را ایجاد کند. اگر بانک مرکزی مبنای تعیین نرخ را موازنه تراز پرداخت‌ها قرار دهد، می‌توان امیدوار بود که با تهییج صادرات و بهبود موازنه کل، سمت عرضه بازار تقویت شود. اما این سیاست بدون برچیدن مقررات زائد در بخش اداری ممکن نخواهد بود. علاوه‌بر اینها، کارشناسان معتقدند حرکت نرخ بهره به سمت نرخ تورم هدف نیز باید در سیاست‌های اقتصادی به‌کار گرفته شود.

ادامه نوشته

کارنامه رفوزه ارز‌پاش‌ها

دنیای اقتصاد : طبق گزارشی که چندی پیش ازسوی رئیس‌کل پیشین بانک مرکزی منتشر شد، میزان مداخلات ارزی در سال‌های ۸۲ تا ۹۶ (به جز دو سال ۹۱ و ۹۲) ۲۸۴ میلیارد دلار بوده است. با توجه به اظهارنظر مسوولان، اگر میزان مداخله سال ۹۷ را ۲۰ میلیارد دلار لحاظ کنیم، حجم مداخله در۱۴ سال حداقل ۳۰۰ میلیارد دلار بوده است. این رقم حدودا یک سوم مجموع صادرات کشور در این مدت است. اما با وجود تزریق ۳۰۰ میلیارد دلار از منابع ارزی، نرخ ارز در این دوره ۱۴ ساله ۱۳ برابر شده است. بررسی جزئی‌تر نشان می‌دهد حجم زیادی از تزریق در دو دوره متلاطم بازار ارز که در ابتدا و میانه دهه۹۰ رخ داد، انجام شده است. در این دو مقطع مجموعا برای کنترل بازار حدود ۲۰۰ میلیارد دلار تزریق شد؛ اما این سیاست‌ها نتوانست مانع جهش نرخ ارز شود. حتی اگر در دوره‌های محدودی همانند دهه ۸۰ ، ارزپاشی باعث تثبیت قیمت ارز شد، در نهایت با یک جهش ۳ یا ۴ برابری (در سال‌های ۹۱ و ۹۷)، این تثبیت قیمت جبران شد. این آمارها یک نتیجه بیشتر ندارد؛ «رفوزگی ارزپاشی» که با هدف حفظ ارزش پول ملی و ثبات بازار ارز بوده است؛ این روند نشان می‌دهد در غیاب سیاست‌های ضد تورمی حتی اگر بازار، ارز باران شود قدرت خرید پول ملی حفظ نمی‌شود. به جای ارزپاشی پول ملی باید از مسیر کنترل تورم اعتبار پیدا کند.

ادامه نوشته

سند رسمی انحراف ۴۲۰۰

دنیای اقتصاد : تصویر نامه‌ رئیس‌کل بانک مرکزی به رئیس‌جمهور درخصوص تخلفات ارزی برخی دستگاه‌ها منتشر شد. این تصویر نشان می‌دهد که سرنوشت حدود یک میلیارد یورو ارز یارانه‌ای که برای واردات کالاهای اساسی و دارو در نظر گرفته شده بود، مشخص نیست و به‌رغم تامین ارز و انقضای مهلت قانونی، به‌صورت «رفع تعهد نشده» باقی مانده است. پیش از این هم رسانه‌ها از گم شدن یک میلیارد یورو ارز دولتی صحبت کرده بودند که مسوولان دولتی اعلام کردند این ارزها تنها تعیین تکلیف نشده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که میزان ارزهای تعیین تکلیف نشده در مورد دارو در حدود ۱۳۰ میلیون یورو و برای کالاهای اساسی در حدود ۸۵۰ میلیون یورو بوده است. فارغ از این اعداد، تصویر نامه اخیر، به منزله یک سند رسمی از انحراف دلار ۴۲۰۰ تومانی است. تاکنون تمرکز دولتمردان بر هدف‌گیری قیمتی و نحوه تخصیص ارز ارزان بوده، اما مستندات جدید نشان می‌دهند که در منشأ نیز انحراف جدی وجود دارد. حسن روحانی در پاسخ به نامه عبدالناصر همتی، از دستگاه‌های مسوول خواسته که فورا پاسخ دهند چرا تخلف شده و کمیته‌ای نیز برای بررسی موضوع تشکیل شده است. گرچه بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند تا هنگامی که این شکاف قیمتی بین ارز ارزان و نرخ بازار، وجود داشته باشد، باید منتظر تکرار چنین انحرافاتی باشیم.

ادامه نوشته

منـاظـره ارزی در شـورای گفت‌وگـو

دنیای اقتصاد : شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی در روز دوشنبه محلی برای مناظره بخش خصوصی و سیاست‌گذاران درخصوص بازگشت ارزهای صادراتی شد. مناظره‌ای که تقابل دیدگاه‌ها در آن واضح و شفاف بود. نماینده بانک مرکزی بر درستی موضع و تصمیمات این نهاد سیاست‌گذار اصرار می‌ورزید، اما سوی دیگر میز، فعالان بخش خصوصی بودند که انتقادات خود را از این تصمیمات از پشت میکروفن فریاد می‌زدند.

ادامه نوشته

ذهن‌خوانی طراح دلا‌‌ر ۴۲۰۰

دنیای اقتصاد : بعد از گذشت حدود ۱۴ ماه از معرفی دلار ۴۲۰۰ تومانی، هنور زوایای پنهان آن روشن نشده است؛ سیاستی که ضمن تحمیل میلیاردها دلار هزینه، یکی از متهمان اصلی تشدید التهابات بوده است. اما خاستگاه این سیاست زیان‌بار کجا بود؟ اگر چه بسیاری پیکان اتهام را به سمت فرد یا افراد نشانه می‌گیرند، اما خاستگاه اصلی آن ریشه در یک «ذهنیت» دارد؛ ذهنیتی که بدون لحاظ واقعیات موثر، عقیده دارد منابع ارزی قابلیت پوشش تمام مصارف ارزی را دارد. اما این ذهنیت محکوم به غفلت از ۳ ملاحظه اساسی است: اولین ملاحظه عدم تمییز موجودی‌ها به لحاظ «حسابداری» از «موجودی در دسترس» است. در اقتصاد ایران به‌دلیل محدودیت‌های تجاری، همواره موجودی ارزی ثبت‌شده در ترازنامه، دردسترس سیاست‌گذار نیست. دومین ملاحظه محاسبه درآمدهای نفت به‌عنوان منابع ارزی است. عمده کشورهای نفتی، هنگام محاسبه منابع ارزی دردسترس، منابع ارزی حاصل از فروش نفت را خط می‌زنند. سومین ملاحظه این است که سیاست‌گذار تقاضای سوداگری و خروج سرمایه را در محاسبات خود لحاظ نکرده بود. اکنون از این تجربه چه درسی را می‌توان به آیندگان منتقل کرد؟ اول اینکه تیم کارشناسی دولت با غفلت از ملاحظات مذکور، دچار خطای ذهنی شد و دوم اینکه سیاست‌گذار نیز در طراحی سیاست‌ها آینده‌نگری ندارد.

ادامه نوشته

شام آخر دلا‌ر ۴۲۰۰ تومانی

دنیای اقتصاد : گزارش‌ها حاکی از آن است که پس از یک‌سال، سیاست دلار ۴۲۰۰ تومانی در گام‌های نهایی قرار گرفته و قرار است تا پایان هفته استراتژی جدیدی برای حمایت از اقشار کم‌درآمد اتخاذ شود. در ۲۰ فروردین سال ۹۷، سیاست دلار ۴۲۰۰ تومانی با هدف کنترل سطح قیمت کالاهای اساسی و تک‌نرخی شدن دلار کار خود را شروع کرد. اما مطابق بررسی‌ها، پس از یک سال با وجود هزینه‌کرد ۱۴ میلیارد دلار ارز ارزان در کالاهای اساسی، این سیاست نتوانست در اهداف اولیه خود موفق عمل کند. در انتهای سال گذشته، مسوولان اقتصادی بر تغییر تاکتیک در سیاست مذکور تاکید کردند و نمایندگان مجلس نیز با تداوم سیاست دلار ۴۲۰۰ تومانی در بودجه ۹۸ موافقت نکردند. علاوه‌بر این، بررسی‌های مرکز پژوهش‌های مجلس و گزارش عملکرد این سیاست در شورای پول و اعتبار نیز نشان می‌دهد که تخصیص ارز ارزان نتوانسته باعث کنترل تورم کالاهای اساسی شود. بنابراین قرار است این سیاست با توجه به ملاحظات تورمی یا به شکل تدریجی یا آنی، از میز سیاست‌گذار برداشته شود. البته به گفته مسوولان منابع حاصل از مابه‌التفاوت دلار ۴۲۰۰ تومانی با قیمت نیمایی قرار است طی فرآیندی یا به شکل یارانه نقدی یا کالا برگ در اختیار اقشار کم‌درآمد قرار گیرد.

ادامه نوشته

سد خروج سرمایه ارزی

دنیای اقتصاد : فرار سرمایه را می‌توان یکی از پیامدهای ملتهب شدن فضای اقتصادی یک کشور دانست. یکی از مصادیق خروج سرمایه از چرخه اقتصادی، بازنگشتن ارز حاصل از صادرات است. در چنین حالتی صادرکنندگان به دلایل مختلف ترجیح می‌دهند ارز حاصل از صادرات خود را به چرخه رسمی اقتصاد بازنگردانند. به واسطه اثرجانبی سوء این روند بر عملکرد اقتصاد، کشورهای مختلف تلاش‌ می‌کنند تا از طریق مکانیزم‌های تشویقی یا تنبیهی انگیزه چرخه بازگشت ارز صادراتی را تکمیل کنند. می‌توان گفت این راه‌حل در عموم کشورها به خصوص کشورهایی که به فرمول ثبات‌بخشی به اقتصاد دست‌یافته‌اند شامل معافیت‌های مالیاتی و تعرفه‌ای در ازای بازگرداندن ارز صادراتی است. البته به نظر می‌رسد که محیط باثبات اقتصادی بیش از هر چیز در ایجاد انگیزه برای بازگرداندن ارز حاصل از صادرات موثر باشد. در سوی مقابل نیز برخی کشورها که عموما با شرایط پرالتهاب اقتصادی روبه‌رو هستند، از مکانیزم‌های الزام‌آور تنبیهی مانند «پیمان‌سپاری» ارزی استفاده می‌کنند. رویکردی که همزمان با کاهش چالش‌های بانک‌های مرکزی در زمینه ایجاد ثبات اقتصادی رفته‌رفته کنار گذاشته ‌شده ‌است. نکته جالب توجه اینکه برمبنای بررسی بانک جهانی چنین راه‌حلی، زمانی در شرایط پرنوسان اقتصادی اثرگذار خواهد بود که پیش از آن سیاست‌گذاران در شرایط با‌ثبات اقتصادی برخی از پیش‌شرط‌ها برای مدیریت بازار را اجرایی کرده‌ باشند. اما این پیش‌شرط‌ها کدامند؟
ادامه نوشته

دلا‌ر ۴۲۰۰ به هدف نخورد

دنیای اقتصاد : سیاست تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی به هدف نخورد. دولت با هدف ثبات قیمت‌‌ها، به کالاهای اساسی وارداتی ارز ارزان تخصیص داد. اما مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گوید تخصیص ارز ارزان به ثبات قیمت منجر نشد. محاسبات این مرکز نشان می‌دهد که افزایش قیمت کالاهای اساسی طی ۱۰ ماه اسفند ۹۶ تا آذر ۹۷، به‌طور متوسط معادل ۴۰ درصد بوده که تفاوت محسوسی با افزایش شاخص کل قیمت‌ها ندارد. اما از آن طرف، این سیاست هزینه‌های گزافی را بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. برآورد مرکز پژوهش‌ها نشان می‌دهد که دولت برای تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی، ۴۲ هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت کرده است. اما این یارانه نه به نفع مصرف‌کننده نهایی و اقشار کم‌برخوردار جامعه، بلکه به نفع گروهی از رانت‌خواران تمام شده است. به اعتقاد مرکز پژوهش‌ها تداوم سیاست تخصیص ارز ترجیحی در سال آتی می‌تواند کشور را دچار بحران‌های جبران‌ناپذیری کند؛ دلیل این داوری مرکز، تحریک کسری بودجه از ناحیه این سیاست است. مرکز پژوهش‌ها کسری بودجه را عامل تورم‌های شدید معرفی می‌کند که در نهایت به زیان گروه‌های کم‌درآمد تمام می‌شود. این گزارش از زاویه رانتی نیز به یک آمار اشاره دارد؛ انحراف ۱۰ درصدی این سیاست به معنای رانت ۴۵۰۰ میلیارد تومانی برای گروهی خاص است.
 
ادامه نوشته

بازار ارز به کدام سو خواهد رفت؟

دکتر سعید بیات درخصوص وضعیت بازار ارز ایران در ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۷، بحث‌های متنوعی تاکنون مطرح شده است. عده‌ای معتقدند نرخ ارز بار دیگر در مسیر صعودی قرار گرفته و آرامش نسبی حاکم بر بازار به زودی از دست خواهد رفت.
ادامه نوشته

نقاط کور بخشنامه ارزی

دنیای اقتصاد : بانک مرکزی سیاست جدید برای پیمان‌سپاری ارزی را اعلام کرد. مطابق این بخشنامه تمام صادرکنندگان مکلف به ارائه تعهد برگشت ارز هستند و بانک مرکزی نیز مکلف است صرفا برای واردات کالا و خدمات صادرکنندگانی تامین ارز کند که نحوه بازگشت ارز آنها مطابق ساختار تعیین شده باشد. اما این بخشنامه ارزی ابهاماتی در عرضه ارز به سامانه نیما با توجه به الزام سه‌ماهه بازگشت ارز از تاریخ صدور پروانه صادراتی گمرکی دارد که باید از سوی سیاست‌گذار در مورد آن شفاف‌سازی شود. «دنیای‌اقتصاد» در گزارشی نقاط کور بخشنامه ارزی را بررسی کرده است.
ادامه نوشته

دستور ۱۱بندی برای ارز صادراتی

دنیای اقتصاد : رئیس شورای‌عالی هماهنگی‌های اقتصادی، مصوبات چهاردهمین جلسه این شورا درباره بازگشت ارز حاصل از صادرات با اعتبار یکساله را به دستگاه‌های کشور ابلاغ کرد. در این ابلاغیه که ۱۰ مهرماه امسال به تایید مقام معظم رهبری رسیده است، بار دیگر حسن روحانی تاکید کرده که صادرکنندگان حداکثر ظرف سه‌ماه بعد از صادرات، باید ارز حاصل از صادرات خود را به چرخه اقتصادی کشور بازگردانند. همچنین در این ابلاغیه نحوه «تعیین و تخصیص سهمیه ارزی»، «خرید و فروش ارز» و «اقامت سرمایه‌گذاران» درج شده است.
ادامه نوشته

کارنامه رفاهی دلا‌ر ۴۲۰۰

دنیای اقتصاد : کارنامه رفاهی دلار ۴۲۰۰ تومانی تطابق چندانی با اهداف تعیین شده برای تزریق آن ندارد. مطابق بررسی انجام‌شده، قیمت کالاهای اساسی خوراکی، به‌طور میانگین بیش از ۹ درصد رشد قیمتی را از مردادماه تا مهرماه ثبت کردند. اگر بازه بررسی را از ابتدای سال در نظرگیریم، این عدد به بیش از ۲۳ درصد می‌رسد. این آمار نشان می‌دهد که تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی، نتوانست مانعی برای رشد قیمتی آنها باشد و مقصد سوبسید ارائه‌شده از سوی دولت، دچار انحراف شده است.
 
ادامه نوشته

مراحل دلارزدایی از اقتصاد

دنیای اقتصاد : معمولا التهابات ارزی دو اثر همزمان بر دو متغیر مهم «مصرف» و «پس‌انداز» دارند. درخصوص مصرف، بخشی از اثر التهابات ارزی روی قیمت سبد مصرفی خانوار منعکس شده و رفاه مصرف‌کننده را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. درخصوص پس‌انداز، التهابات بازار ارز باعث شده تا «دلار» بخشی از کارکرد‌های سه‌گانه پول داخلی یعنی «واسطه مبادله»، «سنجش ارزش» و «ذخیره ارزش» را قبضه کند؛ اتفاقی که در ادبیات اقتصادی به «دلاریزه‌شدن‌ اقتصاد» معروف است. در مقام مدیریت التهابات ارزی، راهکارهای متعددی معرفی شده است که عمدتا منتج به بهبود تنها یکی از اثرات «مصرفی» و «سرمایه‌گذاری» می‌شوند و نسخه‌ای که پول ملی را به‌طور کامل زیر سایه دلار برهاند، ارائه نشده است. بررسی تجربه‌های خارجی نشان می‌دهند کشورهای موفق فرآیند «دلارزدایی» را طی دو مرحله مکمل به سرانجام رسانده‌اند. در وهله اول با تمرکز بر ثبات اقتصادی زمینه را برای تصمیم «درون‌زای» آحاد اقتصادی مبنی‌بر حذف ذهنی و عملی دلار فراهم کرده‌اند. در وهله دوم با رویکرد جذاب‌سازی بازارهای رقیب کارکرد «ذخیره ارزش» را از دلار گرفته و به پول داخلی منتقل کرده‌اند. از جمله ابزار این رویکرد می‌توان به «گسترش بازار بدهی عمومی مبتنی بر پول ملی»، «افزایش ذخیره قانونی سپرده‌های دلاری» و «کاهش نرخ سود سپرده‌های دلاری» اشاره کرد.

دلار تخصیص داده شده به کالاهای اساسی در حالی با بهای تمام‌شده ۴۲۰۰ تومان به واردکننده این کالاها اعطا می‌شود که نرخ دلار در بازار آزاد گاهی به ۴ برابر نرخ دلار کالاهای اساسی نیز رسیده است. به همین دلیل برخی اقتصاددانان رانت بالقوه موجود در جریان واردات و فروش این کالاها را نشانه گرفته و راه‌حل‌های جایگزین را مطرح می‌کنند. در مجموع دو ایده متفاوت برای حذف این رانت پیشنهاد شده است. اگرچه پایه یکسان هر دو ایده این است که توزیع یارانه از سمت عرضه به سمت تقاضا انتقال پیدا کند، اما تفاوت آنها در نحوه توزیع سوبسید مذکور در سمت تقاضاست. هر دو گروه عقیده دارند دولت باید ارز تخصیص داده شده به کالاهای اساسی را به قیمت آزاد به واردکننده‌ها بفروشد و یارانه ناشی از اختلاف قیمت دلار در بازار آزاد با دلار ۴۲۰۰ تومانی را به‌صورت یارانه مستقیم و نقدی به مردم پرداخت کند. گروه اول می‌گویند یارانه مذکور به‌طور مساوی به تمام خانوارها پرداخت شود، اما گروه دوم معتقدند یارانه مذکور به اقشار آسیب‌پذیر تخصیص داده شود. مهم‌ترین مزیت انتقال یارانه کالاهای اساسی از سمت عرضه به سمت تقاضا این است که در وهله اول فرصت رانت بالقوه مذکور را  از واردکنندگان سلب می‌کند و در وهله دوم توزیع یارانه نقدی باعث شده تا یارانه مذکور با دقت بیشتری به هدف برخورد کند. در سوی مقابل دو ایراد به این سیاست وارد می‌شود. به عقیده منتقدان اولین ایراد مهم شناسایی اقشار ضعیف بوده که به‌دلیل عدم‌شفافیت اطلاعاتی ممکن است زمینه را برای توزیع بهینه یارانه تنگ‌تر کند. دومین ایراد منتقدان «دلاریزیشن» اقتصاد است؛ به‌طوری‌که به عقیده منتقدان، تخصیص یارانه بر مبنای تفاوت قیمت دلار در بازار و دلار ۴۲۰۰ تومانی باعث می‌شود تا به‌گونه‌ای دلار مبنای محاسبات ذهنی و عملی قرار گیرد. گزاره «مبنا شدن دلار در اقتصاد» در ادبیات اقتصادی به «دلاریزیشن» معروف است که در دهه‌های اخیر توجه بسیاری از اقتصاددانان را به خود جلب کرده است. بسیاری از کشورها در مقطعی در معرض دلاریزیشن قرار گرفته‌اند و سیاست‌های لازم را به‌منظور دلارزدایی انجام داده‌اند. 

ادامه نوشته

ماهیت سه نسل نوسان ارزی

دنیای اقتصاد : یک پژوهش دانشگاهی با مروری بر بحران‌های ارزی در جهان، ۳ نسل از نوسانات ارزی را مورد بررسی قرار داد. بررسی‌ها نشان می‌دهد اقتصاد ایران تجربه ۲ نسل از بحران‌های ارزی رایج را پشت‌سر گذاشته است؛ چراکه تاکنون مشکلات بنیادی در ذخایر ارزی یا تشدید انتظارات، زمینه‌های وقوع تلاطم ارزی را به‌وجود آورده‌اند و هیچ‌گاه معضلات بانکی عامل وقوع بحران (نسل سوم) نبوده‌اند. اقتصاد ایران برای دوری از نسل سوم بحران ارزی، نیاز به کنترل انباره نقدینگی مضر و تعمیق واقعی ساختار بازار به دست سیاست‌گذار دارد.
ادامه نوشته