نگاه میرداماد به آینده

شماره روزنامه: ۶۴۲۳

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۸/۸

شماره خبر: ۴۲۲۴۴۰۲

سرمقاله

دکتر مهرداد سپه‌وند* انتشار خبر رسمی انحلال بانک آینده، در میانه‌ پاییز آرام اقتصاد ایران، شبیه فروریختن ناگهانی بنایی بود که سال‌ها ترک برداشته، اما هیچ‌کس از وحشت نمی‌خواست در آن دقیق‌تر بنگرد. بانکی با بیش از ۳میلیون مشتری، زیان انباشته‌ای نزدیک به ۵۵۰همت و اضافه‌برداشتی بالغ بر ۳۱۳همت از بانک مرکزی و خلق بی‌وقفه روزانه به قولی ۳۶۰‌میلیارد زیان، مدت‌ها پیش از این باید فعالیتش متوقف می‌شد. واقعیت آن است که تصمیم برای ورود بانک مرکزی به این پرونده، در برابر بانکی که هر روز زیانش بزرگ‌تر و ترازنامه‌اش از درون تهی‌تر می‌شد، بسیار دیر هنگام و بیشتر انگار از سر اجبار اتفاق افتاده است.

ادامه نوشته

۱۰ تابلو از بانک آینده

شماره روزنامه: ۶۴۱۸

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۸/۳

شماره خبر: ۴۲۲۳۱۵۰

اقتصاد کلان

دنیای اقتصاد : با اعلام رسمی بانک مرکزی، بانک آینده پس از سال‌ها فعالیت، به‌طور رسمی وارد فرآیند انحلال شد. این تصمیم که در چارچوب اجرای سیاست «گزیر بانکی» اتخاذ شده است، نخستین تجربه جدی نظام بانکی ایران در برخورد ساختاری با یک بانک بزرگ ناتراز در مسیر انحلال محسوب می‌شود. «دنیای‌اقتصاد» با پاسخ به ۱۰پرسش کلیدی، ابعاد مختلف این اقدام را از جمله سرنوشت سپرده‌گذاران، کارکنان، سهامداران و دارایی‌های بزرگی مانند ایران‌مال را بررسی کرده است. کارشناسان معتقدند بحران بانک آینده نتیجه سال‌ها سیاستگذاری غلط، اعطای تسهیلات به شرکت‌های وابسته و پرداخت سودهای نامتعارف بوده است. در عین حال، تحلیل‌ها نشان می‌دهد اگر این فرآیند با سیاستگذاری هوشمندانه، حذف سیاست‌های دستوری و تقویت نظارت بانکی همراه شود، می‌تواند نقطه آغازی برای اصلاح جدی در شبکه بانکی کشور باشد. از نگاه ناظران، در صورت موفقیت اجرای طرح انحلال بانک آینده، این تجربه می‌تواند به الگویی برای خروج بانک‌های ناتراز و پرریسک از نظام بانکی ایران تبدیل شود.

ادامه نوشته

نقشه راه وزیر اقتصاد برای سیستم بانکی

شماره روزنامه: ۶۴۰۲

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۷/۱۴

شماره خبر: ۴۲۱۸۱۸۶

اقتصاد کلان

دنیای اقتصاد: وزیر اقتصاد در سخنان خود در مجمع عمومی بانک ملی، نقشه راه مورد تایید وزارت اقتصاد برای بانک‌های دولتی را تشریح کرد. سیدعلی مدنی‌زاده در این نشست که روز شنبه برگزار شد، از بانک‌های دولتی خواست که از طریق خرید اوراق در سرمایه‌گذاری مشارکت داشته باشند.

ادامه نوشته

نگهبانی از نرخ‌های کلیدی

شماره روزنامه: ۶۴۰۲

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۷/۱۴

شماره خبر: ۴۲۱۸۲۲۲

سرمقاله

دکتر داود سوری* وزیر اقتصاد، مستند به ترکیب هیات عالی بانک مرکزی، خود و مجموعه تحت مدیریتش را از سیاست‌های پولی و ارزی جاری مبرا دانست؛ بحثی که فارغ از صحت و سقم آن که مقوله‌ای در قالب نظام قانونی حاکم بر اداره کشور است، این سوال را به ذهن متبادر می‌کند که اصلا سیاست پولی و ارزی کشور چیست و چه سهم و جایگاهی در کارکرد اقتصاد کشور دارد؟

نگارنده معتقد است که اقتصاد کشور در چند دهه گذشته از بعد پولی و ارزی در دو مرداب نرخ بهره دستوری و تثبیت نرخ ارز گرفتار آمده و هر آنچه از آن به‌عنوان سیاست ارزی و پولی یاد می‌شود، جز دست و پا زدن برای غرق نشدن در آن دو مرداب نیست. اساسا در یک نظام اقتصادی که در آن رابطه بین سپرده‌گذار و بانک از یک‌سو و رابطه بین بانک و تسهیلات‌گیرنده از سوی دیگر توسط حاکم تعیین می‌شود، صحبت از سیاست پولی گزافه‌گویی بیش نیست. چراکه جوهره سیاست پولی بر اثرگذاری بر نرخ بهره و از طریق آن متاثر ساختن تصمیم‌های اقتصادی فعالان اقتصادی از جمله مصرف‌کنندگان، سرمایه‌گذاران و دیگر آحاد اقتصادی در راستای کنترل تورم و افزایش رشد اقتصادی استوار است. در نظام موجود که نرخ بهره یا به عبارتی نرخ سود، هر چند سال یک‌بار و آن نیز توسط گروهی بوروکرات و بعضا ذی‌نفع، تعیین می‌شود، تمام فعالیت‌های این به اصطلاح «سیاستگذار پولی» عملا در «نگهبانی» از نرخ تعیین‌شده و «کارگزاری» توزیع رانت حاصل از تثبیت نرخ بهره خلاصه می‌شود. در مورد نرخ ارز نیز عینا همین فرآیند تکرار می‌شود، در جلسه نرخی تعیین می‌شود و پس از این به اصطلاح «سیاستگذار ارزی» فقط باید نگهبانی دهد و بر توزیع رانت نظارت کند.

شما را ارجاع می‌دهم به مصاحبه دکتر سیف، رئیس کل اسبق بانک مرکزی با رسانه اکو ایران؛ جایی که داستان تعیین نرخ ارز ۴۲۰۰ یا نرخ موسوم به «ارز جهانگیری» را تعریف می‌کند؛ جلسه‌ای که هیچ یک از حاضران متوجه نشدند که این عدد از کجا آمد و چه پشتوانه سیاستی دارد؛ جلسه‌ای که پس از پایان دولت وقت حتی هیچ‌یک از حاضران جسارت پذیرش مشارکت در تصمیم اتخاذشده را نداشتند و سیاستگذار پولی که به اذعان خود مخالف بوده و آن را مضر می‌دانسته، اما سال‌ها آن را اجرا کرده است! داستان جلسه ارز ۴۲۰۰یک استثنا نبود و نیست، مگر کسی می‌داند ارز ۲۸۵۰۰ از کجا آمد یا نرخ بهره ۲۳درصد که سال‌هاست میهمان اقتصادی با نرخ تورم بالای ۳۰درصد است، چگونه خلق شده است؟ بگذریم از اینکه حتی اگر این نرخ‌ها در ابتدا نیز هوشمندانه تعیین شده باشند، تثبیت بلندمدت آنها هیچ توجیه اقتصادی ندارد. با نگاهی به دستورالعمل‌ها و مداخلات سیاستگذار پولی و ارزی در بازارهای دیگر و نهادهایی که شکل می‌دهد، می‌توان دید که همه در راستای دو نقش «نگهبانی از نرخ» و «نظارت بر توزیع رانت» است.

بررسی ترکیب و تناسب نرخ‌های بهره موجود در بازار و مقایسه با سایر کشورها به سادگی غیبت مفهومی تحت عنوان «سیاستگذاری پولی و ارزی» در این اقتصاد را نشان می‌دهد. آن کیست که ببیند در حیطه مورد ادعای سیاستگذاری او نرخ بهره اوراق خزانه دولت که در میان دارایی‌های مالی بدون ریسک تلقی می‌شود، ۱۰ تا ۱۲درصد بالاتر از نرخ بهره بانکی (رسمی) است؛ ببیند که برای مدتی طولانی نرخ بهره بانکی کمتر از نرخ تورم است؛ ببیند که نرخ بهره‌ای که در سامانه‌های تامین مالی جمعی تعیین می‌شود، قریب به دوبرابر نرخ بهره بانکی است؛ ببیند که مردم خرید‌های خرد خود را از طریق لیزینگ‌ها با نرخ‌های قریب به ۵۰درصد تامین مالی می‌کنند و همچنان داعیه سیاستگذار بودن داشته باشد؟ خیر، در این وادی او فقط داروغه‌ای است که حکم می‌کند تا سپرده‌های مردم با قیمت تعیین‌شده اخذ شوند و نظارت می‌کند تا آن منابع در اختیار دولت و عده‌ای برگزیده قرار بگیرند و از این راه اندکی نیز منحرف نشوند.

اگر برجی بلند می‌بینید که بازار ارز نام گرفته (خیانت به واژه بازار) یا هزاران کارمند در گمرکات و بانک‌ها و شرکت‌ها به حسابداری و حساب‌سازی مشغولند و هر روزه دستورهای جدید و متناقض و محدودکننده صادر می‌شود، همه برای این است که از نرخ دستوری ارز نگهبانی شود، برای این است که ارز را چه از صادرکننده و چه از دولت به ثمن بخس بگیرند و به واردکننده منتقل کنند. آنچه را که عملیات بازار باز می‌خوانند و بالا و پایین بردن نرخ‌های سپرده قانونی بانک‌ها و پذیرفتن یا رد کردن تقاضاهای بازخرید، همه و همه هنگامی که نقطه اتصال بانک و مشتری یعنی نرخ بهره ثابت و خارج از کنترل بانک است، فانتزی‌ای بیش از سیاست پولی نیست.

نگهبانی از این دو نرخ و اطمینان از توزیع رانت آنها نه تنها زایل کردن منابع کشور و منحرف کردن چرخه فعالیت‌های اقتصادی است، بلکه مانعی نیز در مقابل نوآوری و گسترش فعالیت‌های اقتصادی است؛ چراکه انجام بهینه سیاست مراقبت از تولید رانت و نظارت بر توزیع آن نیازمند محدود کردن هر محصول و تکنولوژی جدیدی است که به نوعی می‌تواند کیان نرخ‌ها و رانت حاصل از آنها را تهدید کند. از این روست که می‌بینیم عملا توسعه محصولات مالی در کانال‌های رسمی محدود و متوقف است و بسیاری از نوآوری‌های فناورانه در حوزه پول و ارز نیز با مشکل روبه‌رو می‌شوند و حتی بعضا محدودیت‌هایی در حوزه نگهداری دارایی‌های مالی اعلام می‌شود که اساسا سیاستگذار امکان اعمال آنها را ندارد.

* اقتصاددان

طبقه‌بندی جدید موسسات اعتباری؛ گامی به سوی نظم پولی و مهار ناترازی‌ها

شماره روزنامه: ۶۴۰۰

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۷/۱۲

شماره خبر: ۴۲۱۷۶۱۶

اقتصاد کلان

مژگان بهمنی* نظام بانکی ایران در آستانه تحولی ساختاری قرار گرفته است. بانک مرکزی با تکیه بر قانون برنامه هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران، چارچوبی جدید برای طبقه‌بندی موسسات اعتباری ارائه کرده است که تمام بازیگران نظام مالی را در ۶دسته قرار می‌دهد: بانک تجاری، بانک تخصصی، بانک توسعه‌ای، موسسه قرض‌الحسنه، موسسه جامع و بانک پس‌انداز و تسهیلات مسکن. این طبقه‌بندی با هدف تفکیک ماموریت‌ها، افزایش شفافیت، کاهش ریسک سیستمی و تقویت کفایت سرمایه انجام شده و هر طبقه را با تعریف مشخص، حداقل سرمایه لازم، شیوه تامین و تخصیص منابع، حوزه‌های تخصصی و فهرست کامل فعالیت‌های مجاز و غیرمجاز توصیف می‌کند.

ادامه نوشته

سهم خانوار از وام بانکی

شماره روزنامه: ۶۳۸۵

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۶/۲۵

شماره خبر: ۴۲۱۲۷۷۰

اقتصاد کلان

دنیای اقتصاد : در ۵ماه نخست سال، سهم هر خانوار ایرانی از تسهیلات بانکی ۲۸‌میلیون تومان بوده است. طبق اعلام بانک مرکزی، یک‌چهارم کل تسهیلات پرداختی بانک‌ها به خانوارها اختصاص یافته است. کل تسهیلات پرداختی از نظر مبلغ ۳۷درصد رشد داشته که ۱۳واحد درصد از رشد سال قبل بیشتر بوده است. البته این رقم، با در نظر گرفتن تورم، با کاهش روبه‌رو شده است. کارشناسان معتقدند به این ترتیب تسهیلات پرداختی نتوانسته قدرت واقعی خرید خانوارها را افزایش دهد.

ادامه نوشته

دلایل ناکارآمدی سیاست پولی

شماره روزنامه: ۶۳۴۵

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۵/۴

شماره خبر: ۴۱۹۹۲۴۳

سیاست گذاری

دنیای اقتصاد - عليرضا کتاني : تحریک رشد اقتصادی با استفاده از سیاست پولی و گسترش سرمایه‌گذاری با استفاده از تزریق پول به صنایع، سیاستی است که توسط بسیاری از سیاستگذاران اقتصادی در سال‌های اخیر مورد اشاره قرار گرفته است. فارغ از امکان‌پذیر بودن اجرای این سیاست‌ها، در شرایطی که بانک مرکزی به اعمال کنترل مقداری بر ترازنامه بانک‌ها می‌پردازد، سوال مهمی که در این میان مطرح می‌شود این است که استفاده از سیاست پولی برای اثرگذاری بر بخش واقعی اقتصاد، چه پیش‌فرض‌هایی دارد؟

ادامه نوشته

سه پیام از روندهای پولی

شماره روزنامه: ۶۳۳۸

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۴/۲۶

شماره خبر: ۴۱۹۶۷۲۳

سیاست گذاری

دنیای اقتصاد : بررسی آخرین آمارهای پولی در پایان اسفند۱۴۰۳ سه پیام مشخص دارد. نخست اینکه نقدینگی با عبور از ۱۰هزار همت رشد ۲۹.۱درصدی را ثبت کرده است. بانک مرکزی در این سال هدف‌گذاری ۲۵درصدی (با منفی و مثبت ۲واحد درصد) را در نظر گرفته بود. این آمار تایید می‏کند رشد نقدینگی بیشتر از هدف رشد کرده است. نکته دوم اینکه رشد نقطه به نقطه «پول» در پایان سال۱۴۰۳ به ۳۷.۵ درصد رسیده، حال آنکه این رقم در پایان سال۱۴۰۲ معادل ۱۷.۵درصد بوده است. در نتیجه در پایان سال قبل، این جزء از نقدینگی مسیر افزایشی را طی کرده است. روندی که می‌تواند به‌عنوان هشداری برای افزایش نرخ تورم در سال جاری تلقی شود. نکته سوم اینکه در پایان سال۱۴۰۳ نرخ رشد پایه پولی به سطح ۲۴.۵درصد رسیده که نسبت به سال قبل از آن کاهش ۳.۳واحد درصدی را ثبت کرده است؛ این روند نشان از حرکت متفاوت رشد نقدینگی و پایه پولی در سال گذشته دارد.

ادامه نوشته

مسیر تحقق هدف‏گذاری تورمی

شماره روزنامه: ۶۳۳۰

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۴/۱۷

شماره خبر: ۴۱۹۳۹۸۲

اقتصاد کلان

بازوی پژوهشی بانک مرکزی، راهکاری کاربردی برای تحقق هدف‌گذاری تورمی معرفی کرد. به گفته این نهاد پژوهشی، «هدف‌گذاری تورمی سبک» روشی شناخته‌شده است که سیاستگذاران در شرایط اقتصادی ایران می‌توانند مد نظر قرار دهند. براساس ادبیات اقتصادی شفافیت و پاسخگویی بانک مرکزی در قبال سیاست‌های پولی و اعلام چرایی و چگونگی کنترل تورم، می‌تواند موجب مدیریت انتظارات تورمی، اعتباردهی به سیاستگذاری‌های بانک مرکزی و همچنین افزایش کارآیی آنها باشد.

ادامه نوشته

چالش‌ها و راهکارهای سیاستگذاری پولی در شرایط بحران ذخایر

شماره روزنامه: ۶۲۸۲

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۲/۱۷

شماره خبر: ۴۱۷۷۵۹۹

یادداشت

مهدی کیخا * در شرایط کنونی، کسری ذخایر بانک‌ها و افزایش نرخ بهره بین‌بانکی به سقف تاریخی ۲۳.۹۸درصد به یک چالش جدی برای سیاستگذار پولی تبدیل شده است. طبق ادبیات اقتصادی، این وضعیت به دلایل مختلفی از جمله ناترازی‌های سه‌گانه داخلی بانک‌ها، ظهور رقبا و تغییرات در ساختارهای جدید صنعت بانکداری، سلطه مالی دولت و برداشت‌های نادرست از مفاهیم سپرده‌ها و ذخایر بانک‌ها ایجاد می‌شود. این مشکلات زمانی که سیاست‌های پولی بانک مرکزی محدودکننده باشد، موجب تشدید کسری ذخایر و ایجاد بحران در سیستم بانکی می‌شود. این یادداشت به تحلیل دلایل این وضعیت و ارائه پیشنهادهایی برای مدیریت بهتر آن می‌پردازد.

ادامه نوشته

جاده پولی جذب سرمایه

شماره روزنامه: ۶۲۷۵

تاریخ چاپ: ۱۴۰۴/۰۲/۹

شماره خبر: ۴۱۷۵۰۹۶

بازار پول و ارز

دنیای اقتصاد : با وجود تاکید بر نقش کلیدی سرمایه‌گذاری در رشد اقتصادی، مشکلات شبکه بانکی ایران که زمینه‌ساز جذب سرمایه داخلی و خارجی است، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تحریم‌های بانکی، به‌ویژه قطع ارتباط با سوئیفت، سلامت مالی بانک‌های کشور را به شدت تضعیف کرده و ورود سرمایه خارجی را محدود کرده است. طبق آخرین آمارها، نسبت کفایت سرمایه بانک‌های ایران در سال ۱۴۰۲ به منفی ۰.۲ درصد رسیده که بسیار پایین‌تر از استانداردهای بین‌المللی است. دوری بانک‌های ایرانی از استانداردهای جهانی، چالش‌هایی را در مسیر ارتباط مجدد با جریان پولی جهانی ایجاد می‌کند. کارشناسان معتقدند ضعف ساختاری نظام بانکی، یکی از موانع اصلی ورود سرمایه به کشور است و اصلاح آن باید در اولویت قرار گیرد. پیوستن به کنوانسیون‌های بین‌المللی، رفع تحریم‌های سوئیفت، تسریع در اصلاحات نظام بانکی، برقراری روابط کارگزاری بانکی و کاهش سلطه مالی دولت بر بانک‌ها از جمله راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت است.

ادامه نوشته

استراتژی طلایی سکانداران پولی

شماره روزنامه:۶۲۵۴

تاریخ چاپ:۱۴۰۳/۱۲/۲۸

شماره خبر:۴۱۶۴۸۳۵

بازار پول و ارز

دنیای اقتصاد : میزان خرید طلای بانک‌های مرکزی در سال‌های اخیر افزایش یافته است. یکی از عوامل اصلی این موضوع افزایش نااطمینانی در اقتصاد جهانی است. نکته دیگر اینکه نرخ طلای جهانی تحت تاثیر این ریسک‌ها افزایش داشته است. بانک مرکزی ایران نیز همسو با بانک‌های مرکزی دنیا میزان ذخایر طلایی خود را افزایش داده است.

ادامه نوشته

حل بحران نقدینگی بانک‌ها

شماره روزنامه:۶۲۵۳

تاریخ چاپ:۱۴۰۳/۱۲/۲۷

شماره خبر:۴۱۶۴۴۳۷

سیاست گذاری

مهدی کیخا*یکی از مهم‌ترین چالش‌های نظام بانکی ایران در شرایط کنونی، انسداد پولی است. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که حتی با افزایش حجم نقدینگی توسط سیستم بانکی، امکان تامین مالی موثر برای بخش‌های مختلف اقتصادی وجود ندارد. استمرار چنین شرایطی، بانک‌ها را با مشکلات شدید کسری ذخایر نقدینگی مواجه کرده و آنها را برای تامین نیازهای روزمره خود به استقراض از بانک مرکزی بیش از گذشته وادار کرده است. تداوم این شرایط می‌تواند به بحران‌های عمیق‌تری در نظام مالی کشور منجر شود و ثبات اقتصادی را از طریق انتقال تورم به تعادل‌های پایدار (و حتی ماندگار) به‌شدت تهدید کند. بنابراین، نوشتار حاضر به بررسی علل بروز انسداد پولی، تاثیر آن بر نرخ بهره بین‌بانکی، اختلال در مکانیسم انتقال پولی و چگونگی کارکرد شرکت‌های مدیریت دارایی (AMC) برای کاهش این معضل پرداخته است.

ادامه نوشته

عارضه پولی سرکوب بهره

شماره روزنامه:۶۲۳۶

تاریخ چاپ:۱۴۰۳/۱۲/۷

شماره خبر:۴۱۵۷۸۸۱

سیاست گذاری

دنیای اقتصاد : اندیشکده پول و ارز وابسته به بانک مرکزی در گزارشی به بررسی روند و علل تحولات پولی۱۴۰۳ و ارائه پیشنهادهای سیاستی در این موضوع پرداخته است. در این گزارش، اشاره شده با وجود رسیدن بهره بین‌بانکی به سقف کریدور، بانک مرکزی کریدور بهره‌ای را جابه‌جا نکرده و ناچار به تزریق ذخایر شده است؛ به‌طوری‌که در دی‌ماه امسال، ۱۵.۵درصد از رشد ۲۱.۲درصدی پایه پولی وابسته به مانده عملیات سیاست پولی بانک مرکزی بوده است. در واقع ترکیب نقدینگی در ماه‌های اخیر تغییر کرده و سیالیت نقدینگی افزایش یافته است. این امر باعث افزایش تورم‌زایی نقدینگی در این مدت شده است.

عارضه پولی سرکوب بهره

به گفته کارشناسان، تعلل بانک مرکزی در جابه‌جا کردن کریدور بهره‌ای باعث شده بانک‌ها انگیزه کافی برای عرضه ذخایر خود در بازار بین‌بانکی نداشته باشند و این نهاد مجبور شده تزریق ذخایر را خود بر عهده بگیرد؛ این امر خود را در قالب افزایش شدید مانده عملیات سیاست پولی در ترازنامه بانک مرکزی نمایان کرده است.

کنترل ترازنامه‌ای و نرخ رشد نقدینگی

در سال‌های اخیر، یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی ایران، رشد بی‌رویه نقدینگی و تبعات ناشی از آن، از جمله تورم و کاهش ارزش پول ملی، بوده است. این مساله باعث شده است سیاستگذاران اقتصادی و بانک مرکزی درصدد راهکارهایی برای کنترل رشد نقدینگی و ایجاد ثبات در فضای اقتصادی قرار داشته باشند. یکی از مهم‌ترین ابزارهای مطرح در این زمینه، کنترل ترازنامه‌ای بانک‌ها بوده که به‌عنوان راهکاری برای مدیریت نقدینگی و جلوگیری از خلق پول بی‌رویه آن از آذرماه ۱۳۹۹در نظام پولی و بانکی کشور در دستور کار قرار گرفته است.

بر همین اساس و به‌خصوص از سال ۱۴۰۰ به بعد (زمان ابلاغ اصلاحیه‌های کنترل ترازنامه) بانک مرکزی در جهت کنترل تورم با در پیش گرفتن سیاست پولی انقباضی و کنترل ترازنامه‌ای توانست رشد پایه پولی و نقدینگی را مرتبا کاهش داده و نهایتا در پایان سال ۱۴۰۲ به اعداد منظور خود برساند. در اسفند ۱۴۰۲، نرخ رشد نقطه‌به‌نقطه پایه پولی و نقدینگی به ترتیب به ۲۸.۱ و ۲۴.۳درصد رسید.

رئیس کل بانک مرکزی هدف این بانک در سال ۱۴۰۳ را کاهش نرخ رشد نقدینگی به ۲۳درصد با دامنه نوسان مثبت و منفی ۲درصد و همچنین کنترل و کاهش تورم به کانال ۲۰درصد اعلام کرده است. اما بر‌اساس آخرین داده‌های پولی کشور، شاهد نرخ رشد ۲۸.۱درصدی نقدینگی در پایان دی‌ماه ۱۴۰۳ در مقایسه با دی‌ماه ۱۴۰۲بوده‌ایم. بررسی‌ها نشان می‌دهد متوسط نرخ رشد نقدینگی در دوره‌های تحریم و غیرتحریم به ترتیب ۳۲.۵ و ۲۵.۵درصد بوده است. پایدار ماندن رشد نقدینگی در مقادیر پایین‌تر از میانگین سال‌های تحریم مستلزم پیاده‌سازی مجموعه‌ای از سیاست‌های اصلاحی در بخش پولی و اعتباری کشور است و با تک‌سیاست کنترل رشد ترازنامه و اصرار بر آن این امر نه‌تنها تحقق‌پذیر نبوده بلکه ممکن است زمینه‌های رکود را نیز فراهم کند. این در حالی است که دولت نیز با سیاست مالی انقباضی و با هدف افزایش درآمد مالیاتی خود، فشار مضاعفی بر فضای اقتصادی کشور وارد کرده که در نهایت شاهد کاهش ۰.۳۸واحدی سرعت گردش پول بوده‌ایم.

افزایش تورم‌زایی نقدینگی

نسبت سپرده‌های سیال (مجموع اسکناس و مسکوک + سپرده‌های دیداری + سپرده‌های قرض‌الحسنه + سپرده‌های سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت) در اسفند ۱۳۹۶حدود ۴۸درصد بوده و در آخرین آمارها در اسفند ۱۴۰۲ به ۵۵درصد رسیده که در دی‌ماه ۱۴۰۳ با ۱ واحد درصد افزایش ۵۶درصد ثبت شده است. این موضوع نشانگر کمتر بودن جذابیت سپرده‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت در ماه‌های اخیر در مقایسه با یک روند تاریخی بوده است. به نظر می‌رسد مردم تمایل به حضور در بازارهایی به‌جز بازار سپرده‌گذاری بانکی همچون بازار طلا یا دلار دارند. همچنین افزایش سیالیت نقدینگی به مفهوم تورم‌زایی بیشتر نقدینگی است. بنابراین به‌رغم روند کاهنده نقدینگی، تورم‌زایی آن در حال افزایش است.

شکاف سود بین‌بانکی و بازارهای رقیب

بررسی‌ها نشان می‌دهد هم‌اکنون شکاف نسبتا زیادی بین نرخ سود بازار بین‌بانکی و بازارهای رقیب وجود دارد و همین موضوع سبب شده بانک‌های دارای منابع مازاد از سرریز کردن این منابع به بازار بین‌بانکی امتناع کرده و این منابع را به بازارهای با بازده بالاتر وارد می‌کنند. در این شرایط به نظر می‌رسد بانک مرکزی بین دو هدف کنترل رشد بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی و بنابراین کنترل رشد پایه پولی و کنترل نرخ سود در بازار بین‌بانکی مجبور به انتخاب باشد. بررسی‌ها نشان می‌دهد افزایش بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی در سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳مختص یک گروه بانکی نبوده و در همه گروه‌ها رخ داده است. این در حالی است که در سال‌های قبل عمده افزایش در بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی مختص بانک‌های خصوصی بود. بر‌اساس آخرین آمار اعلام‌شده، این نرخ در بهمن و اسفند ۱۴۰۳ در کریدور ۲۳.۹درصد قرار گرفته است که بالاترین نرخ ثبت‌شده از زمان آغاز عملیات بازار باز در نظام بانکی کشور محسوب می‌شود.

کارشناسان توصیه می‌کنند افزایش نرخ سود بازار بین‌بانکی در دالان جدید و محدود کردن رشد ترازنامه بانک‌ها به طور همزمان انجام شود. انجام نشدن همزمان این دو سیاست سبب شده بانک‌های دارای کسری، منابع مورد نیاز را از طریق بانک مرکزی تامین کنند. در صورت عدم تغییر نرخ سود بازار بین‌بانکی، اهداف بلندمدت سیاست کنترل رشد ترازنامه بانک‌ها مورد تردید قرار خواهد گرفت.

تعیین سقف اعتباری؛ گام آخر تثبیت ابزار چک

شماره روزنامه:۶۲۲۳

تاریخ چاپ:۱۴۰۳/۱۱/۲۱

شماره خبر:۴۱۵۲۶۶۰

باشگاه اقتصاددانان

مهدی پهلوانی*از سال ۱۳۱۱ که برای اولین بار چک وارد قانون کشور شده تا به امروز، تغییرات حقوقی متعددی را تجربه کرده است. تا پیش از سال ۱۳۹۷، چک تنها بین افرادی که مورد وثوق یکدیگر بودند، مبادله می‌‌‌شد و دریافت چک از افراد ناشناس، بسیار پرریسک بود؛ اما از سال ۱۳۹۷ و با تصویب قانون جدید صدور چک، الزامات جدیدی مانند منع صدور چک جدید در صورت داشتن چک برگشتی رفع سوءاثرنشده، اعتبار نسبی را به چک برگردانده است؛ به‌طوری‌‌‌که امروزه فروشگاه‌‌‌های زیادی، خرید اقساطی به وسیله چک صیادی را پذیرا هستند.

ادامه نوشته

متر پولی نوسان ارزی

شماره روزنامه:۶۲۲۲

تاریخ چاپ:۱۴۰۳/۱۱/۲۰

شماره خبر:۴۱۵۲۳۵۵

سیاست گذاری

دنیای اقتصاد : در سال‌های اخیر، از سوی برخی افراد و رسانه‌ها دیدگاه‌هایی در رابطه با جدایی سیاست پولی از سیاست ارزی به گوش می‌رسد، با این حال یک پژوهش جدید اقتصادی در دفتر ملی تحقیقات اقتصادی در آمریکا (NBER) اشاره می‌کند که در کشورهایی که سیاست پولی آنها نرخ رشد نقدینگی کمتری به همراه داشته است، ارزش پول ملی بالاتری دارند. در حقیقت تضعیف ارزش پول ملی عمدتا بر اثر سیاست‌های پولی صورت می‌گیرد. به گفته پژوهشگران، عوامل مرتبط با مدیریت نقدینگی و سیاست‌های پولی نقش کلیدی در تعیین نوسانات ارز دارند؛ درحالی‌که عوامل اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، صادرات و واردات تاثیر قابل توجهی بر آن ندارند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که نقش مدیریت نقدینگی و سیاست‌های پولی در تعیین نوسانات ارز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به عبارت دیگر، سیاستگذاران اقتصادی نباید سیاست پولی را از سیاست ارزی جدا بدانند؛ زیرا کنترل دقیق رشد نقدینگی می‌تواند به بهبود ارزش پول ملی و کاهش تورم کمک کند.

نخستین بار میلتون فریدمن در اقتصاد کلان این اصل را ارائه کرد که سیاست پولی بانک مرکزی با وقفه‌هایی طولانی و متغیر بر وضعیت اقتصادی تاثیر می‌گذارد. این اصل ممکن است در مورد سطح فعالیت واقعی اقتصاد و قیمت کالاهای مصرفی به کار برود، اما آیا این گزاره می‌تواند در رابطه با متغیرهای مالی، مانند ارزها، نیز صادق باشد؟ یک پژوهش تازه با عنوان �سیاست پولی جریانات ارزی را پیش‌بینی می‌کند� (Monetary Policy Predicts Currency Movements) در دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (National Bureau of Economic Research) به این سوال پاسخ می‌دهد. براساس این پژوهش، سیاست‌های بانک مرکزی در رابطه با میزان رشد نقدینگی، می‌تواند میزان تغییرات نرخ ارز را پیش‌بینی کند.

تضعیف پول ملی با سیاست پولی

از دیدگاه نظری، این پژوهش بستر مناسبی برای بازنگری در مدل‌های اقتصاد کلان ایجاد می‌کند. پژوهشگران با استفاده از مدل‌های اقتصادسنجی پیچیده و تحلیل سری‌های زمانی، به این نتیجه دست یافته‌اند که ارزهایی که در دوره‌های گذشته رشد حقیقی کمتری در شاخص M۱ داشته‌اند، تحت سیاست‌های پولی محدودکننده‌تر قرار گرفته‌اند و در نتیجه در طی سه سال آینده شاهد رشد بالاتر نرخ ارز در این کشورها خواهند بود. این یافته نشان می‌دهد که محدودیت‌های اعمال‌شده توسط بانک‌های مرکزی بر رشد نقدینگی می‌تواند تاثیری معنادار بر تورم و نرخ ارز داشته باشد؛ به‌گونه‌ای که در کشورهایی که بانک مرکزی محدودکننده‌ترین سیاست‌ها را اتخاذ کرده است، ارزش پول آنها در بلندمدت نسبت به سایر کشورها در سطح بالاتری قرار گرفته است.

مطابق بررسی‌های این پژوهش، رشد نرخ ارز با رشد نقدینگی (M۱) همبستگی مثبت و معناداری دارد، اما ارتباط قابل‌توجهی میان نرخ ارز و سایر متغیرها نظیر تولید ناخالص داخلی، صادرات و واردات یافت نشد. این نکته حائز اهمیت است، زیرا نشان می‌دهد که عوامل مرتبط با سیاست پولی و مدیریت نقدینگی از عوامل کلیدی در تعیین نرخ ارز در بلندمدت محسوب می‌شوند. به عبارت دیگر، در‌حالی‌که فعالیت‌های تجاری و اقتصادی نقش مهمی در ایجاد نوسانات کوتاه‌مدت دارند، سیاست‌های پولی بانک مرکزی می‌تواند تعیین‌کننده روند کلی نوسانات ارز در دوره‌های بلندمدت باشد.

یکی دیگر از یافته‌های مهم پژوهش این است که اقتصادهایی که دارای محدودکننده‌ترین بانک‌های مرکزی هستند، از نظر ارزش پول ملی عملکرد بهتری نسبت به سایر کشورها داشته‌اند. به بیان دیگر، در ۲۰درصد اقتصادهایی که بانک‌های مرکزی آنها سیاست‌های محدودکننده‌تری را اعمال می‌کنند، ارزش پول ملی در مقایسه با سایر کشورها به طور متوسط بالاتر بوده است. این نتایج با واقعیت‌های مشاهده‌شده در برخی از اقتصادهای پیشرفته همخوانی دارد؛ به‌گونه‌ای که محدودیت‌های پولی و کنترل دقیق نقدینگی می‌تواند به کاهش تورم منجر شود و از این رو، جذابیت پول‌ کشورها را برای سرمایه‌گذاران در سطح بین‌المللی افزایش دهد. پژوهشگران بر این باورند که تورم، با کاهش ارزش خرید پول ملی، جذابیت سرمایه‌گذاری در پول‌های ملی را کاهش می‌دهد و در بسیاری از مدل‌های اقتصاد کلان، یک نقش منفی‌ در تعیین ارزش ارزها ایفا می‌کند.

اهمیت پیش‌بینی نرخ ارز

یکی از چالش‌های اصلی در اقتصاد، پیش‌بینی نوسانات نرخ ارز است. نرخ ارز به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی، تحت‌تاثیر عوامل متعددی قرار دارد که بسیاری از آنها از روابط پیچیده و دینامیک‌های زمان‌بندی‌شده برخوردارند. در این راستا، پژوهشگران با به‌کارگیری مدل‌های پیشرفته اقتصادی و اقتصادسنجی، به دنبال یافتن الگوهای پنهان و سیگنال‌هایی بودند که بتوانند به پیش‌بینی نوسانات نرخ ارز کمک کنند. آنها دریافتند که سیاست‌های محدودکننده بانک‌های مرکزی، نسبت به سایر ساختارها و شاخص‌های موجود در ادبیات اقتصادی، توانایی پیش‌بینی بهتری را برای نرخ ارز فراهم می‌آورد.

شواهد کشورهای عضو OECD نشان می‌دهد که تغییرات نرخ ارز به دو صورت همزمان و با تاخیر از سیگنال‌های محدودکننده بانک مرکزی تحت‌تاثیر قرار می‌گیرند. این یافته مهم، اهمیت مدیریت نقدینگی و سیاست‌های پولی هوشمندانه را در تثبیت نرخ ارز و کنترل نوسانات آن روشن می‌سازد. از منظر نظری، این پژوهش به بازنگری در مدل‌های پولی قدیمی کمک شایانی می‌کند. نظریه‌پردازان اقتصاد کلان که تا کنون بر اساس مدل‌های مبتنی بر تاثیرات فوری سیاست‌های پولی بر اقتصاد واقعی عمل می‌کردند، اکنون باید به تاخیرهای زمانی و ساختارهای پیچیده‌تر در انتقال تاثیرات سیاست‌های پولی توجه ویژه‌ای داشته باشند. به عنوان مثال، مدل‌های سنتی که رابطه بین افزایش نقدینگی و افزایش تورم را به‌صورت خطی در نظر می‌گیرند، ممکن است نتوانند دینامیک‌های واقعی موجود در بازارهای ارز را به‌درستی منعکس کنند.

این پژوهش نشان می‌دهد که تاخیرهای زمانی و پیچیدگی‌های موجود در انتقال سیاست‌های پولی به متغیرهای مالی، مانند نرخ ارز، از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند و می‌توانند در توسعه مدل‌های پیش‌بینی دقیق‌تر سهم بسزایی ایفا کنند. در ادامه، اهمیت این یافته‌ها برای سیاستگذاران اقتصادی قابل‌تامل است. بانک‌های مرکزی با کنترل و مدیریت نقدینگی، نه‌تنها می‌توانند تورم را کنترل کرده و ثبات اقتصادی را بهبود بخشند، بلکه با اعمال سیاست‌های محدودکننده در زمان‌های مناسب، می‌توانند از افزایش بی‌رویه نوسانات ارز جلوگیری کنند. به عنوان مثال، در شرایطی که انتظار می‌رود رشد نقدینگی بیش از حد افزایش یابد، اعمال سیاست‌های محدودکننده می‌تواند از افزایش ناگهانی نرخ ارز جلوگیری کرده و ثبات اقتصادی را حفظ کند. این امر نه‌تنها به کاهش ریسک‌های ناشی از نوسانات شدید ارز کمک می‌کند، بلکه زمینه‌های مساعدی برای جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی و تقویت ارزش پول ملی فراهم می‌آورد.

از دیدگاه سرمایه‌گذاران، این پژوهش پیامدهای مهمی به همراه دارد. کاهش تورم و ثبات اقتصادی ناشی از سیاست‌های پولی محدودکننده می‌تواند جذابیت سرمایه‌گذاری در پول‌های ملی را افزایش دهد. در کشورهایی که بانک‌های مرکزی سیاست‌های پولی محافظه‌کارانه‌تری را اتخاذ کرده‌اند، ارزش پول ملی در بلندمدت حفظ شده و حتی افزایش می‌یابد؛ این در حالی است که در کشورهایی که سیاست‌های پولی آزادتر و غیرمحدودکننده اتخاذ می‌شود، تورم بالاتر و نوسانات ارز شدیدتر است. در نتیجه، سرمایه‌گذاران بین‌المللی و داخلی با توجه به تحلیل‌های اقتصادی می‌توانند بازارهایی را شناسایی کنند که دارای ثبات بیشتری هستند و در بلندمدت بازدهی بهتری ارائه می‌‌کنند.

این پژوهش با تاکید بر رابطه بین رشد نقدینگی و نوسانات نرخ ارز، ابعاد جدیدی از مدیریت اقتصادی و سیاست‌های پولی را برای بانک‌های مرکزی روشن کرده است. این مطالعه با ارائه شواهد تجربی و تحلیل‌های دقیق، زمینه‌های جدیدی برای تحقیقات آینده فراهم کرده و نشان می‌دهد که استفاده از سیاست‌های پولی محدودکننده می‌تواند به‌طور موثری از نوسانات شدید اقتصادی جلوگیری کرده و ارزش پول ملی را حفظ کند. از این رو، هم نظریه‌پردازان و هم سیاستگذاران و هم سرمایه‌گذاران باید به این یافته‌ها توجه ویژه‌ای داشته و در راستای تدوین سیاست‌های پایدار و جامع اقتصادی از آن بهره‌مند شوند.

بیشترین و کمترین چک های برگشتی برای کدام استان هاست؟

تاریخ انتشار :۱۴۰۳/۱۱/۱۳ ۱۶:۱۴

۴۱۵۰۱۱۷

گروه: بازار پول و ارز

دنیای اقتصاد: در آذرماه امسال در میان استان‌های کشور، بیشترین نسبت تعداد چک‌های برگشتی به کل چک‌های مبادله‌ای در استان، به‌ترتیب مربوط به کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی، کردستان و لرستان بوده و پایین‌ترین نسبت تعداد چک‌های برگشتی به کل چک‌های مبادله‌شده در استان، به‌ترتیب مربوط به، گیلان، قم و کرمان بوده است.

بیشترین و کمترین چک های برگشتی برای کدام استان هاست؟

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد، چک به‌عنوان یکی از ابزارهای مهم نظام پرداخت، همواره نقش قابل ‌توجهی در تسویه مبادلات خرد و کلان جامعه داشته است. لیکن طی دو دهه اخیر، به‌دلیل توسعه مستمر سامانه‌ها و تجهیزات پرداخت الکترونیکی، تعداد تراکنش‌های پردازش‌شده از طریق این ابزارها و سامانه‌ها به‌طور قابل‌ توجهی افزایش یافته است. بنابراین ابزارهای پرداخت الکترونیکی به ‌مرور زمان جایگزین ابزارهای پرداخت سنتی نظیر اسکناس، مسکوک و انواع چک شده‌اند. با ‌وجود این، به‌دلیل اهمیت کارکرد و امتیاز چک، به‌ویژه جایگاه اعتباری آن در مبادلات کشور، این ابزار پرداخت همچنان یکی از مهم‌ترین ابزارهای نظام پرداخت کشور محسوب می‌شود.

بررسی آمارهای این ابزار پرداخت نشان می‌دهد از زمان رایج شدن چک‌های بنفش، نسبت میانگین تعداد و نسبت میانگین مبلغ چک‌های برگشتی با تغییر و تحولاتی روبه‌رو شده است. میانگین سالانه نسبت تعداد چک‌های برگشتی به کل چک‌ها در سال۱۳۹۹ برابر با ۱۰درصد بود. با این حال، این متغیر در سال۱۴۰۰، با کاهشی یک‌واحد درصدی روبه‌رو شد و به ۹درصد رسید. به گفته کارشناسان، این موضوع احتمالا ناشی از قانون جدید چک بوده است. این وضعیت، در سال۱۴۰۱ نیز ادامه یافت و میانگین سالانه نسبت تعداد چک‌های برگشتی به کل چک‌ها با کاهش ۰.۹واحد درصدی به ۸.۱درصد رسید.

بحران کفایت سرمایه در بانک‌ها

شماره روزنامه:۶۱۹۶

تاریخ چاپ:۱۴۰۳/۱۰/۱۷

شماره خبر:۴۱۴۱۱۱۱

بانک و بیمه

دنیای اقتصاد - علیرضا کتانی : نسبت کفایت سرمایه یکی از شاخص‏‏‌های کلیدی برای ارزیابی سلامت مالی و پایداری بانک‌ها به شمار می‌رود. این نسبت نشان‏‏‌دهنده توانایی بانک در مقابله با زیان‏‏‌های احتمالی و مدیریت ریسک‏‏‌های مالی است. بانک‌ها، به دلیل نقش حیاتی خود در تامین مالی اقتصاد و مدیریت منابع مالی، همواره در معرض ریسک‏‏‌هایی همچون ریسک اعتباری، ریسک بازار و ریسک عملیاتی قرار دارند. نسبت کفایت سرمایه ابزاری است که توانایی بانک را در مقابله با این ریسک‏‏‌ها ارزیابی کرده و به حفظ اعتماد عمومی به نظام بانکی کمک می‌کند.

ادامه نوشته

پناهگاه امن بانک‏‏‌های مرکزی

مدیران خودرو777

شماره روزنامه: ۶۱۹۴

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۱۰/۱۵

شماره خبر: ۴۱۴۰۳۷۴

بازار پول و ارز

دنياي اقتصاد : بانک‌‌‌های مرکزی برای کاهش ریسک‌‌‌های ناشی از تورم و تنش‌‌‌های سیاسی بخشی از ذخایر خود را به‌‌‌صورت طلا نگهداری می‌‌‌کنند. براساس گزارش بازوی پژوهشی مجلس پیش از بحران مالی سال‌های ۲۰۰۸-۲۰۰۹ روند نگهداری طلا رو به کاهش بود، اما پس از این سال‌ها این روند معکوس شده و رو به افزایش است. به‌‌‌طوری که در سه‌‌‌ماهه سوم سال ۲۰۲۲، بانک‌‌‌های مرکزی ۲۰ میلیارد دلار به ذخایر بین‌المللی خود اضافه کردند.

پناهگاه امن بانک‏‏‌های مرکزی

این رقم بیشترین افزایش تقاضای رسمی طلا در ۵۵ سال گذشته بوده است. براساس این گزارش، ایران با داشتن یک درصد از ذخایر جهانی طلا، تنها ۰.۴ درصد از تولید جهانی این فلز را در اختیار دارد‌ که این تولید با ذخایر موجود همخوانی ندارد. این در حالی است که ترکیه با شرایط زمین‌‌‌شناسی مشابه، استخراج طلا را از ۱.۴ تن در سال ۲۰۰۱ به ۴۲ تن در ۲۰۲۰ افزایش داده است.طلا به عنوان فلزی ارزشمند و استراتژیک، جایگاه ویژه‌‌‌ای در سطح جهانی دارد. ذخایر طلا نه‌‌‌تنها از اجزای اصلی دارایی بانک‌‌‌های مرکزی به شمار می‌‌‌رود، بلکه در شرایط بحرانی به عنوان گزینه‌‌‌ای جذاب برای سرمایه‌‌‌گذاری مطرح است.

سهم قابل توجه بخش سرمایه‌‌‌گذاری در تقاضای طلا، آن را به یکی از منابع کلیدی ثروت کشورها تبدیل کرده است. علاوه بر سرمایه‌‌‌گذاری، طلا در ساخت زیورآلات، کاربردهای پزشکی و صنعت نیز نقش مهمی ایفا می‌‌‌کند. براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس به‌‌‌طور میانگین، حدود ۶۰ درصد از کل مصرف طلا به جواهرسازی اختصاص دارد. مصرف طلا در دندانپزشکی حدود ۹.۶ درصد، مصارف الکترونیکی حدود ۸.۸ درصد و سایر کاربردها نیز حدود ۲.۱ درصد از طلای ساخته شده را شامل می‌شود. همچنین، ساخت مدال‌‌‌ها و سکه‌ها از دیگر موارد مصرف طلاست که حدود ۱۹.۵ درصد از کل مصرف را به خود اختصاص می‌دهد. البته الگوی مصرف طلای ساخته‌‌‌شده در کشورهای مختلف بسته به سطح توسعه صنعتی آنها متفاوت است. در اقتصادهای پیشرفته، سهم طلا در صنایع بیشتر از مقادیر ذکر شده است. براساس این گزارش به‌‌‌طور کلی وقوع تنش‌‌‌های اقتصادی و سیاسی، تمایل به سرمایه‌‌‌گذاری در طلا را افزایش داده و در مقابل، تقاضا در بخش ساخت را با چالش مواجه می‌‌‌کند. در بازارهای مالی، این پدیده به «شاخص ترس و طمع» معروف است. بر این اساس می‌توان پیش‌‌‌بینی کرد که مجموع تقاضای طلا در آینده روندی صعودی خواهد داشت.

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس مطرح می‌کند که در سال‌های گذشته، تقاضای طلا در اروپا و آمریکا بیشتر بوده، اما پیش‌‌‌بینی می‌شود در آینده کشورهای آسیایی سهم بیشتری از تقاضای طلا را به خود اختصاص دهند. همچنین در کشورهای غربی، تقاضا برای جواهرات و زیورآلات طلا رو به کاهش است، زیرا نسل خریداران این محصولات در حال پیر شدن است و نسل جدید نیز علاقه چندانی به این جواهرات نشان نمی‌دهد. در هند و چین نیز تقاضای طلا به‌‌‌صورت فصلی و متناسب با رویدادها و مناسبت‌‌‌های خاص تغییر می‌‌‌کند.

چرا بانک‌‌‌های مرکزی به طلا روی آوردند؟

بانک‌‌‌های مرکزی برای کاهش ریسک‌‌‌های ناشی از تورم جهانی و تنش‌‌‌های سیاسی بخشی از ذخایر خود را به‌‌‌صورت طلا نگهداری می‌‌‌کنند. براساس گزارش بازوی پژوهشی مجلس روند نگهداری طلا در ذخایر رسمی که تا زمان وقوع بحران مالی جهانی در سال‌های ۲۰۰۸-۲۰۰۹ رو به کاهش بود، پس از این سال‌ها معکوس شده و رو به افزایش است. به‌‌‌طوری که در سه‌‌‌ماهه سوم سال ۲۰۲۲، بانک‌‌‌های مرکزی ۲۰میلیارد دلار به ذخایر بین‌المللی خود اضافه کردند که این رقم بیشترین افزایش تقاضای رسمی طلا در ۵۵ سال گذشته بوده است. براساس گزارش بازوی پژوهشی مجلس دو فرضیه برای این تغییر رفتار مطرح شده است. فرضیه اول این است که در دوره‌هایی که عدم اطمینان اقتصادی، مالی و ژئوپلیتیک‌ وجود دارد و بازده ذخایر ارزی نیز پایین است‌(دو ویژگی که در سال‌های اخیر در اقتصاد جهانی به‌‌‌وضوح دیده می‌شود) طلا به عنوان یک ذخیره جذاب مطرح می‌شود. به بیان دیگر، طلا به‌‌‌طور کلی نقش محافظ در برابر تورم و ابزار متنوع‌‌‌سازی برای سبد دارایی‌‌‌های رسمی خارجی را ایفا می‌‌‌کند. فرضیه دوم این است که در شرایطی که کشورها با تحریم‌های مالی یا خطر مسدود شدن و توقیف دارایی‌‌‌های خود مواجه می‌شوند، طلا به عنوان یک دارایی امن و قابل‌‌‌اعتماد شناخته می‌شود.

براساس این گزارش، پیش‌‌‌بینی‌‌‌ می‌شود که طی ۳۰ سال آینده، به دلیل کمبود اکتشافات ذخایر جدید طلا در جهان، عرضه این فلز کاهش پیدا خواهد کرد. علت اصلی این روند را می‌توان در قوانین سختگیرانه زیست‌‌‌محیطی، اجتماعی و حاکمیتی دانست که بر این فعالیت‌‌‌ها اعمال می‌شود.

وضعیت معادن طلا در ایران

ایران به دلیل قرارگیری در کمربند کانی‌‌‌سازی طلا، حدود یک درصد از ذخایر جهانی این فلز را در اختیار دارد. با این حال، سهم کشور از تولید طلا در جهان تنها ۰.۴ درصد است که این میزان تولید با ذخایر موجود هم‌‌‌خوانی ندارد. این در حالی است که ترکیه با شرایط زمین‌‌‌شناسی مشابه ایران، موفق شده تعداد معادن فعال طلای خود را افزایش دهد و میزان استخراج آن را از ۱.۴ تن در سال ۲۰۰۱ به ۴۲ تن در سال ۲۰۲۰ برساند. البته در ایران این حوزه روند صعودی به خود گرفته است به‌‌‌طوری که می‌توان به افزایش ۱۶ برابری ظرفیت تولید شمش طلا از ۸۵۰ کیلوگرم در سال ۱۳۹۱ تا ۱۴ تن در ۱۴۰۰ اشاره کرد.

براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس با وجود رشد قابل توجه تولید شمش طلا در کشور و با در نظر گرفتن وضعیت کشورهای مشابه از نظر ساختار زمین‌‌‌شناسی به نظر می‌‌‌رسد زنجیره ارزش این فلز در کشور هنوز به وضعیت مطلوب نرسیده است. مهم‌ترین دلایل عدم توسعه زنجیره طلا در کشور، به عدم گسترش اکتشافات و مداخلات نهادهای دارای نقش در بخش معدن‌(به ویژه سازمان حفاظت محیط‌زیست و سازمان منابع طبیعی و جنگل‌داری کشور) و همچنین عدم دسترسی به فناوری‌‌‌های فرآوری کانسنگ‌‌‌های سولفیدی طلا برمی‌‌‌گردد.

تجارت طلا در جهان

براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، صادرات طلا در مجموع بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۲ روند کاهشی را تجربه کرده است. به‌‌‌طوری که از حدود ۵۰۰ میلیارد دلار در ۲۰۱۳ به حدود ۳۰۰ میلیارد دلار در بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ رسیده است. مقداری از این کاهش پس از سال ۲۰۲۰ جبران شد و میزان صادرات جهانی به بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار رسیده است. در سال ۲۰۲۲ سوئیس بیشترین سهم از صادرات در این سال را به خود اختصاص داده است. وجود سه شرکت بزرگ در این کشور که در مجموع حدود یک سوم شمش خالص جهان را تولید می‌کنند مهم‌ترین دلیل این امر است. همچنین این کشور پایتخت بانکداری جهان به شمار می‌رود. از این جهت محل نگهداری شمش‌‌‌های بسیاری از سرمایه‌‌‌گذاران جهانی بوده است و به پایتخت مبادله طلا در جهان نیز تبدیل شده است. پس از سوئیس، انگلستان با ۱۶ درصد، امارات متحده عربی و آمریکا هر کدام با ۸ درصد از دیگر صادرکنندگان بزرگ طلا در این سال بودند. انگلستان و امارات متحده عربی جزو تولیدکنندگان معدنی طلا محسوب نمی‌شوند، اما به دلیل موقعیت خود به عنوان مراکز مهم سرمایه‌‌‌گذاری جهانی، سهم بزرگی از مبادلات طلا در سطح جهانی را در اختیار دارند.

در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس روند واردات زنجیره ارزش طلا طی سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۲ نیز بررسی شده است. براساس این گزارش در این بازه ۱۰ ساله، بالاترین میزان واردات جهانی در سال ۲۰۲۲ با بیش از ۴۹۰ میلیارد دلار ثبت شد. در حالی که کمترین میزان واردات در سال ۲۰۱۵ با حدود ۳۶۰میلیارد دلار گزارش شده است.

در بخش واردات طلا، سوئیس با سهم ۲۰درصدی در جایگاه نخست قرار دارد. سوئیس بزرگ‌ترین تولیدکننده شمش خالص در جهان است، با این حال هیچ‌‌‌گونه استخراج معدنی طلا در این کشور انجام نمی‌شود. چین و امارات متحده عربی نیز به عنوان بزرگ‌ترین واردکنندگان طلا در قاره آسیا شناخته می‌شوند.

سیاست پولی خاموش

شماره روزنامه: ۶۱۸۸

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۱۰/۸

شماره خبر: ۴۱۳۸۰۰۷

بازار پول و ارز

دنیای اقتصاد : نرخ بهره بین بانکی که متاثر از عملیات بازار باز است به تازگی با ثبت رقم ۲۳.۹۴درصد به سقف تاریخی خود رسید. عملیات بازار باز که از سال۱۳۹۸ توسط بانک مرکزی استفاده می‌شود در آغاز قرار بود ابزار اثرگذاری در حوزه سیاست پولی باشد و هدف‌گذاری مربوط به رشد نقدینگی و تورم را برای این نهاد سیاستگذار تسهیل کند. با این حال بررسی‌ها نشان می‌دهد نرخ سود بازار بین بانکی به هدف اصلی خود برای تبدیل شدن به ابزار اصلی تنظیم جریان پولی کشور نرسیده است و به نظر می‌رسد که رویکردهای دستوری، در کارکرد این ابزار اثرگذار بوده است. در حال حاضر نیز شکاف مابین نرخ سود بین بانکی و نرخ سود تامین مالی در بازار آزاد به‌شدت افزایش یافته و انتظار بر این است که سقف کریدور نرخ سود بازار بین بانکی افزایش یابد. ترکیه با استفاده از سیاست‌های انقباضی و افزایش نرخ بهره توانسته است در مسیر مهار تورم گام بردارد و پس از کاهش نرخ تورم، سیاست‌های انبساطی را پس از ۲۲ماه آغاز کرده است.

ادامه نوشته

عطش تقاضا برای پول

شماره روزنامه: ۶۱۱۳

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۷/۹

شماره خبر: ۴۱۰۸۵۱۳

گروه: بازار پول و ارز

دنیای اقتصاد : بررسی روند نرخ بهره بین بانکی نشان می‌دهد نرخ بهره بین بانکی پس از یازده‌ماه بار دیگر به کانال ۲۳.۷درصد وارد شده است. این سطح از نرخ بهره از آبان‌ماه۱۴۰۲، بی‌سابقه بوده است. کریدور تعیین‌شده برای نرخ بهره از ۲۳ تا ۲۴درصد است و با رسیدن این متغیر به ۲۳.۷۴درصد در ۴مهرماه به سقف کریدرو نزدیک شده است.

Untitled-1 copy

بررسی آمارها از بهمن‌ماه1398 که عملیات بازار باز توسط بانک مرکزی به‌کار گرفته شد تا به امروز نشان می‌دهد سقف تاریخی نرخ بهره بین بانکی برابر 23.8درصد است و نرخ بهره کنونی تنها 0.06واحد درصد با سقف تاریخی فاصله دارد. از سوی دیگر، آخرین وضعیت نرخ سود در اخزا نشان می‌دهد که میانگین نرخ اسناد خزانه اسلامی در مهرماه به سطح 31درصد رسیده است. اگرچه این رقم نسبت به ماه قبل خرداد حدود 3واحد درصد کاهش یافته، اما یک روند صعودی نسبت به سال‌های اخیر داشته است. دیگر بررسی‌ها نشان می‌دهد که نرخ سود در بازارهای غیررسمی تا سطح 40درصد نیز بوده است؛ درحالی‌که نرخ تورم نقطه به نقطه بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران در شهریورماه 31.2درصد بوده است، به نظر می‌رسد که سه تعبیر از نرخ بهره وجود دارد. نرخ بهره بازاری، سود واقعی مثبت داشته است. نرخ بهره واقعی اسناد دولتی در محدوده تورم قدم برمی‌دارد و نرخ بهره واقعی بازار بین بانکی، هنوز منفی است.

اهمیت عملیات بازار باز

یکی از مهم‌ترین ابزارهای سیاست پولی در کشورهای مختلف استفاده از ابزار عملیات بازار باز است. با وجود اهمیت و گستردگی وسیع استفاده از این ابزار در کشورهای دیگر، این ابزار در کشور ما با توجه به ملاحظات فقهی و اقتصادی قبل از سال۱۳۹۸ مورد استفاده قرار نمی‌گرفت. درنهایت در بهمن ماه سال۱۳۹۸ استفاده از این ابزار در دایره ابزارهای سیاست پولی بانک مرکزی قرار گرفت. تعریف عملیات بازار باز، خرید و فروش اوراق بهادار دولتی و بعضا اوراق تجاری توسط بانک مرکزی برای تنظیم وضعیت عرضه پول و اعتبار به‌صورت مستمر است. همچنین می‌توان از عملیات بازار باز برای تثبیت قیمت اوراق بهادار دولتی استفاده کرد. هنگامی که بانک مرکزی اوراق بهادار را در بازار باز خریداری می‌کند، اثر آن افزایش ذخایر بانک‌های تجاری خواهد بود که بر اساس آن می‌توانند وام‌ها و سرمایه‌گذاری‌های خود را گسترش دهند. همچنین کاهش نرخ بهره، منجر به تشویق سرمایه‌گذاری بانک‌های تجاری می‌شود. اگر بانک مرکزی اوراق بهادار را بفروشد، آثار آن معکوس می‌شود. عملیات بازار باز معمولا با اوراق بهادار دولتی کوتاه‌مدت (در ایالات متحده، اغلب اسناد خزانه) انجام می‌شود.

بررسی روند نرخ بهره

نگاهی به آمارها نشان می‌دهد نرخ بهره بین بانکی نشان می‌دهد این متغیر در سال 1399، در دامنه‌ای بین 19 تا 20 درصد نوسان داشته است؛ اما از سال1400، این نوسانات افزایش یافته و به محدوده 19 تا 21درصد رسیده است. در سال1401، دامنه نوسانات روند فزاینده خود را بار دیگر ادامه داد و این‌بار دامنه تغییرات نرخ بهره بین بانکی در طول مابین 20 تا 23درصد ثبت شد. با آغاز سال1402 اما، کریدور مشخصی برای نرخ بهره تعیین شد و نرخ بهره بین در محدوده بین 23 تا 24درصد تثبیت شد. بیشترین رقم ثبت‌شده نرخ بهره بین بانکی در سال1402 برابر با 23.8درصد بود که سقف تاریخی این متغیر محسوب می‌شود. روند ثبات نسبی نرخ بهره بین بانکی در سال1403 نیز تا به اینجای کار برقرار بوده و کریدور نرخ بهره، تا به حال جابه‌جا نشده است، با این حال، بررسی نرخ بهره بازاری، به‌عنوان نمایانگر نرخ بهره معیار، حاکی از رشد نرخ بهره در ماه‌های پایانی سال1402 و اوایل 1403 است. این وضعیت خود را تا حدودی در ساختار دستوری نرخ بهره بین بانکی نیز نمایان کرده و نرخ بهره را تا 23.74درصد افزایش داده است. «دنیای‌اقتصاد» پیش از این در گزارشی با عنوان «کشف نرخ بهره بازار» به بررسی وضعیت نرخ‌های مختلف بهره در اقتصاد کشور پرداخته بود. براساس این گزارش، نرخ تامین مالی در بازار تامین مالی تولید در پلتفرم‌های کرادفاندینگ به‌عنوان یک نرخ معیار بازاری در آغاز سال۱۴۰۲ حدود ۳۰درصد بود. با این حال، نرخ سود این بازارها در سال۱۴۰۳ به حدود ۴۰درصد افزایش یافت. شرکت‌های تامین سرمایه عموما با نرخ‌هایی حدودا 40 یا 50درصد به تامین سرمایه لازم برای شرکت‌های تولیدی می‌پردازند و این مساله نشان از شکاف بین نرخ بهره بازاری و نرخ بهره رسمی بانکی دارد. به نظر می‌رسد با توجه به ریسک‌های موجود، پول‌های جدید در بازار‌های مالی حضور چندانی ندارند و عدم اطمینان با بالا بردن نرخ‌ها بر این بازار سایه انداخته است. شرکت‌ها برای تامین سرمایه مورد نیاز خود روش‌های گوناگونی دارند که مهم‌ترین آنها استفاده از سرمایه‌های داخلی یا استقراض است. استقراض به‌طور معمول از بانک‌ها و موسسات مالی یا سهامداران صورت می‌گیرد. به‌طور عمده، شرکت‌ها در مواقعی که توانایی دریافت تسهیلات مالی از بانک‌ها را نداشته باشند به تامین مالی از شرکت‌های تامین سرمایه می‌پردازند؛ در‌حالی‌که تامین سرمایه در این شرکت‌ها با نرخ‌های بالا (حدود 40 یا 50درصد) صورت می‌پذیرد. این نرخ‌های سود بالا، گرچه ممکن است در ابتدا برای سرمایه‌گذاران جذاب به نظر برسد، اما در واقعیت می‌تواند نشانه‌ای از وجود ریسک‌های بسیار بالا باشد. زمانی که نرخ سود تامین مالی به سطوح غیرمعمولی می‌رسد، این به آن معناست که ریسک‌هایی که سرمایه‌گذار با آنها مواجه است نیز به همان اندازه افزایش یافته است. به عبارت دیگر، این نرخ‌های سود بالا ممکن است پوششی برای خطرات احتمالی مانند نکول در بازپرداخت وام‌ها یا عدم توانایی پروژه‌ها در تولید بازده مورد انتظار باشد.

عملیات سیاست پولی و نرخ بهره اخزا

بررسی آخرین آمار اعلامی بانک مرکزی از عملیات اجرایی سیاست پولی یا همان عملیات بازار باز نشان می‌دهد تنها 16.2درصد از سفارش‌های ارسالی به بانک مرکزی در حراج عملیات بازار باز با پاسخ روبه‌رو شده و اغلب سفارش‌های ارسالی برای دریافت ذخایر بین بانکی در این حراج، بی‌پاسخ مانده است. بررسی وضعیت نرخ بهره اخزا در بلندمدت، نشان از همگام بودن نرخ‌های بهره اوراق خزانه اخزا با نرخ‌های بهره بازار آزاد و بازار بین بانکی دارد؛ اگرچه نرخ اخزا به‌طور کلی از نوسانات بورس نیز اثر می‌پذیرد و در ماه‌های اخیر تا حدودی کاهش یافته است. به نظر می‌رسد، به علت نرخ‌گذاری دستوری، تعدد نرخ‌های بهره در کشور، موجب شده هیچ نرخی به‌عنوان نرخ بهره مرجع شناخته نشود. با این حال، با بررسی آمارهای مربوط به انواع نرخ‌های بهره، می‌توان روند کلی نرخ بهره را در کشور، ارزیابی کرد.

رد‌ پای پول‌ در بانک‌ها زیر ذره بین

شماره روزنامه: ۶۱۰۵

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۶/۲۹

شماره خبر: ۴۱۰۵۴۳۳

گروه: یادداشت

مهدی عطوان* بر خلاف تصور، در بانک‌ها نه پول‌ها پارو می‌شوند و نه از پارو بالا می‌روند، بلکه «پول»ها در بانک‌ها خلق می‌شوند. پول‌ها در حساب‌های بانکی، میعان می‌کنند و در آرزوی رسیدن به یک حساب آبرومند و توقف در آن یا استقرار در یک حساب، بدون دغدغه‌ سررسید شدن، از این سرفصل یا حساب بانکی به سرفصل یا حساب بانکی دیگری، آواره و سرگردانند. اما در مقاطعی از سال «پول»ها در هرجای بانک که باشند یک‌جا و در همان سرفصل حسابی که قرار دارند، ثابت می‌مانند، به رد پاهای خود نگاهی می‌اندازند و با هم‌‌بندانشان عکس دسته‌جمعی می‌گیرند.

ادامه نوشته

تبیین ناترازی‌ها و مسیر اقدامات اصلاحی در نظام بانکی

شماره روزنامه: ۶۱۰۱

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۶/۲۵

شماره خبر: ۴۱۰۳۹۱۶

گروه: سرمقاله

دکتر ولی‏‏‌الله سیف * یکی از مباحث مهم بانکی بحث مربوط به ایجاد نهادهای موردنیاز در ساماندهی، اصلاح و گزیر (حل و فصل) و ضوابط حاکم بر آنها در نظام بانکی است. خوشبختانه در مورد انجام این‌گونه اقدامات تجربیات فراوانی در سایر کشورها وجود دارد که به‌راحتی می‌تواند در تهیه و تدوین قانون مورد استفاده قرار گیرد، کما اینکه در مورد قانون بانک‌مرکزی هم در بسیاری از مواد از چنین تجربیاتی استفاده شده است. بخش عمده مطالب ناظر بر موضوع مورد بحث در قانون بانک‌مرکزی در مواد ۲۸ تا ۳۴ مطرح شده است و حاوی نقاط قوت بسیار و در مواردی کاستی‌هایی است که باعث می‌شود شرایط لازم برای سرعت عمل و اقدام به‌موقع بانک‌مرکزی به‌عنوان ناظر و تنظیم‌گر نظام بانکی فراهم نباشد.

ادامه نوشته

تغذیه دولت از پول پرقدرت

شماره روزنامه: ۶۰۹۴

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۶/۱۳

شماره خبر: ۴۱۰۰۸۴۲

گروه: بازار پول و ارز

دنیای اقتصاد : بررسی آمارهای پولی و بانکی بانک مرکزی حاکی از آن است که رشد بدهی دولت به بانک مرکزی در انتهای سال گذشته بیشترین رقم در نیم دهه گذشته بوده است. در سه ماه ابتدایی سال جاری نیز هنوز رشد بدهی‌های دولت به بانک مرکزی رقم قابل توجهی بوده و تا پایان خردادماه این رقم حدود ۷۰درصد گزارش شده است. افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی حاکی از آن است که مخارج جاری از پایه پولی تامین می‌شود که تداوم این روند باعث افزایش نرخ تورم خواهد شد.

ادامه نوشته

زمین بازی سکاندار پولی

شماره روزنامه: ۶۰۸۱

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۵/۲۷

شماره خبر: ۴۰۹۵۸۵۱

گروه: سیاست گذاری

دنیای اقتصاد : بانک مرکزی یکی از نهادهایی است که همواره توجهات مختلفی را از سوی ذی‌نفعان و صاحب‌نظران سیاسی به خود جلب می‌کند. چالش‌های مختلفی مدیریت بانک مرکزی را در دوران دولت چهاردهم تحت تاثیر قرار می‌دهد. این چالش‌ها را به‌طور کلی می‌توان در چهار ضلعی «تورم»، «دسترسی به اعتبار»، «سیاست ارزی» و «ناترازی بانک‌ها» خلاصه کرد. فرهاد نیلی در مصاحبه‌ای با تجارت فردا، توضیح می‌دهد که بانک مرکزی برای خلاصی از این مشکلات چه راهکارهایی را می‌تواند به‌کار بگیرد. مهم‌ترین اقدامات بانک مرکزی برای حل این معضلات درهم‌تنیده، مدیریت انتظارات تورمی و جلوگیری از ناترازی بانک‌ها از طریق خلق پول است. البته این راهکارها تنها با همراهی سایر نهادهای دولتی و حاکمیتی موثر است؛ زیرا جلوگیری از ناترازی بانک‌ها نیازمند تعیین تکلیف قضایی برخی بانک‌ها است و جلوگیری از خلق پول نیز به کنترل کسری بودجه دولت نیاز دارد. باید دید در دولت چهاردهم، نهاد پولی چگونه می‌تواند مشکلات درهم‌تنیده این چهارضلعی را برطرف کند.

حدود یک ماه از آغاز ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان می‌گذرد و وزرای پیشنهادی او مشخص شده‌اند. پزشکیان با انتخاب اعضای اقتصادی کابینه خود، تیم اقتصادی نسبتا قابل‌قبولی را تا به اینجای کار معرفی کرده است، اما جای رئیس بانک مرکزی جدید همچنان خالی است. در این شرایط سوال مهم این است که بانک مرکزی در دوران پزشکیان با چه چالش‌هایی روبه‌رو خواهد بود؟ فرهاد نیلی به‌تازگی در مصاحبه با «تجارت فردا» به این سوال پرداخته است که خلاصه‌ای از آن را در ادامه می‌خوانید.

به گفته فرهاد نیلی، دولت چهاردهم کار سختی پیش رو دارد زیرا انتظارات از این دولت بالاست. چرا این انتظارات بالاست؟ به دو دلیل: اول اینکه مردم دسترسی به اینترنت پیدا کرده‌اند و خود را با سایر کشورها مقایسه می‌کنند. دوم اینکه می‌بینند آنچه دیروز داشتند، امروز ندارند؛ می‌بینند مسائلی که ۱۰ سال پیش راحت حل می‌شد، امروز بسیار سخت حل می‌شود یا حل‌نشده باقی می‌ماند.

قواعد بازی بانک مرکزی

از نظر نیلی، زمین بازی بانک مرکزی یک چهارضلعی است و اگر قواعد بازی تغییر نکنند، درون آن توان برآورده کردن انتظارات از حاکمیت در دوران پزشکیان بسیار کم است. اولین و البته مهم‌ترین راس این چهارضلعی «تورم» است. راس دوم این چهارضلعی مساله «دسترسی به اعتبار» است. راس سوم «سیاست ارزی» است و راس چهارم آن نیز، مساله کسب‌وکارها، «ناترازی بانک‌ها» است.

رفع معضل تورم که مهم‌ترین راس زمین بازی بانک مرکزی است با دو اقدام امکان‌پذیر است. ؛ اول، مدیریت انتظارات تورمی است؛ یعنی رئیس‌کل و مقامات ارشد بانک مرکزی نشان بدهند که هیچ خط قرمزی در بانک مرکزی فراتر از کنترل تورم نیست و بانک مرکزی می‌تواند هر چیز دیگری را فدا کند تا تورم را مدیریت و کاهش ماندگاری در آن ایجاد کند. دوم اینکه اجازه ندهد ناترازی بانک‌ها از طریق خلق پول تامین مالی شود. البته این دو اقدام با سایر اضلاع زمین بازی بانک مرکزی نیز مرتبط خواهند بود.

نکته جالب این است که اگر بانک مرکزی بتواند ظرف سه ماه اول، با کنترل انتظارات تورمی و ناترازی بانک‌ها گل بزند، اعتباری برای دولت چهاردهم حاصل می‌شود که با آن اعتبار می‌تواند کارهای بزرگ‌تری انجام دهد. کسب اعتبار ناشی از موفقیت‌های به‌ظاهر کوچک ولی ماندگار، پله‌های یک نردبان است برای جلوتر رفتن و کار بزرگ‌تر انجام دادن؛ فقط باید دقت کرد که ترتیب بالا رفتن رعایت شود. اگر بانک مرکزی بتواند در حد پنج‌واحد درصد (که عدد بسیار بزرگی است) تورم را کاهش دهد و نگه دارد، اعتبار و شهرتی کسب می‌کند که می‌تواند بر پایه آن بی‌ثباتی‌های بزرگ‌تر را کنترل و مدیریت کند.

ضعف قانون بانک مرکزی

قانون جدید اگرچه در حوزه نظارت بانکی تقریبا قانون خوبی است اما در بخش سیاستگذاری پولی برای بانک مرکزی اقتدار ایجاد نکرده است. بنابراین اگر بانک مرکزی موفق نشود یک سری اصلاحات در قانون انجام بدهد که بر پایه آن بتواند در حوزه کنترل تورم از یک استقلال نسبی برخوردار شود، اجازه تغییر قاعده بازی را نخواهد یافت. در قانون فعلی تصمیم‌های بانک مرکزی در حوزه پولی باید با وزارت اقتصاد و سازمان برنامه هماهنگ شود و آن هیات عالی که تصمیم‌گیرنده نهایی در حوزه پولی است، بدون موافقت وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه نمی‌تواند کار خاصی انجام دهد.آنها هم چون اهدافی که باید برآورد کنند مستلزم این است که از منابع بانکی استفاده کنند، بنابراین استفاده از منابع بانکی تحت‌الشعاع ناترازی‌های بودجه قرار می‌گیرد.

حرکت به سوی انحلال بانک‌های ناتراز

قانون این اجازه را به بانک مرکزی داده است که اگر از سرمایه سیاسی لازم برخوردار باشد و در واقع وجاهت ایجاد اجماع در مراکز تصمیم‌گیری را داشته باشد، به تصمیم‌گیرندگان سیاسی کشور بقبولاند که می‌تواند عملیات یک بانک متوسط یا کوچک ناتراز را قفل کند؛ یعنی دیگر اجازه جذب سپرده یا اعطای وام به بانک ندهد و او را به سمت انحلال ببرد و با استفاده از راهکارهایی که قانون در اختیار بانک مرکزی قرار داده، این کار را به گونه‌ای مدیریت کند که هیچ اتفاقی به لحاظ سیاسی و مالی در کشور نیفتد.

صندوق ضمانت سپرده‌ها تکلیف سپرده‌گذاران خرد را معلوم می‌کند. دارایی‌ها و بدهی‌های بانک هم طبق قانون مدیریت می‌شود. بانک مرکزی باید بتواند با مسوولان ارشد نظام به یک جمع‌بندی برسد که یک آستانه برای ارزیابی بانک‌ها مشخص کند و بانک‌های بزرگ و مهم را که بستن آنها به صلاح نیست و جامعه کشش آن را ندارد، کنار بگذارد و برای ناترازی آنها فکر دیگری بکند. اما برای بانک‌های متوسط و کوچک یک شبیه‌سازی انجام دهد و به خود بانک هم اعلام کند که اگر شاخص‌های مدنظر بانک مرکزی را رعایت نکند بعد از چند اخطار، از صنعت بانکی کشور خارج و منحل می‌شود. البته این کار ساده نیست و بانک مرکزی ما تاکنون چنین تمرینی نداشته اما خوشبختانه قانون جدید در این زمینه صریح و روشن است. بنابراین اگر بانک مرکزی بتواند این کار را انجام دهد، حداقل در ترکیب ضلع اول و چهارم می‌تواند تورم ناشی از ناترازی بانک‌ها را به‌تدریج و پلکانی کاهش دهد و این ماجرا را به سامان برساند.

مساله ارز و FATF

در ضلع سوم که «ارز» است، بانک مرکزی باید این درک را در سطح نظام حکمرانی ایجاد کند که تا زمانی که دستگاه دیپلماسی نتواند مضایق تحریم را بر کشور کاهش دهد، نرخ بلندمدت ارز کاهش پیدا نمی‌کند. اگر این کار را انجام ندهد ناگزیر نرخ ارز همین‌طور بالا می‌رود. قصه افزایش نرخ ارز فقط از تورم تغذیه نمی‌شود بلکه بخش قابل‌‌توجهی از افزایش نرخ در بلندمدت ناشی از کمیابی ارز در اختیار و زیر کلید بانک مرکزی است. کمیابی ارز هم ناشی از این نیست که ما کشور کم‌توانی در صادرات و ارزآوری هستیم بلکه نتیجه تحریم و ضعف دیپلماسی مالی ماست. زیان تحریم را فقط بانک مرکزی نباید پاسخ بدهد. شرایط کنونی باعث شده است که بانک مرکزی دائم به دنبال کنترل ارز باشد که از این مسیر فسادهای زیادی ایجاد می‌شود. تبدیل شدن نرخ ارز به خط قرمز بانک مرکزی اشتباه بزرگی است.

مدیریت بازار ارز ما در بین دو تیغه قیچی گیر کرده است؛ یک تیغه تحریم و دیگری FATF است. وقتی قیچی می‌برد دیگر مهم نیست کدام تیغه قیچی بریده است چون هر دو تیغه با همدیگر می‌بُرند. تحریم و FATF با همدیگر می‌بُرند. به هر میزانی که نظام دیپلماسی ما یعنی وزارتخانه‌های امور خارجه، نفت، اقتصاد، بانک مرکزی، صمت، اطلاعات و شورای عالی امنیت ملی بتوانند فشار تحریم و FATF را از روی مبادلات خارجی کشور کم کنند، فشار روی نرخ ارز کم می‌شود و به هر میزانی که فشار کم شود، نرخ تعادلی پایین‌تر می‌آید و صادرکننده‌ها هم راحت‌تر می‌توانند ارزهایشان را عرضه کنند تا ارز گردش کند و بچرخد. اگر هم نتوانند این کار را انجام دهند، ارز بالا می‌ماند. هرقدر هم که بانک مرکزی قیمت را پایین‌تر تعیین کند، تعداد کمتری حاضر می‌شوند ارز خود را به آن قیمت بفروشند. در شرایط کنونی اشتباه است اگر انگشت اتهام به سمت بانک مرکزی نشانه برود. اگر برود، همین اتفاق می‌افتد که همه روسای کل بانک مرکزی گذشته قربانی این ماجرا شدند؛ قربانی اینکه باید پاسخگوی اتفاقی باشند که فقط مسوول بخش کوچکی از آن هستند.

کارنامه تسهیلات‌‌‌‌‌‌‌دهی ۴ ماهه ابتدای ۱۴۰۳

شماره روزنامه: ۶۰۷۹

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۵/۲۴

شماره خبر: ۴۰۹۵۰۷۰

گروه: بازار پول و ارز

دنیای‌اقتصاد : بررسی آمار‌های رسمی درخصوص عملکرد تسهیلات پرداختی بانک‌ها در ۴ماهه ابتدای سال‌۱۴۰۳ حاوی چند نکته مهم است؛ نخست اینکه تسهیلات پرداختی بانک‌ها به بخش‌های مختلف اقتصادی در ۴ ماهه ابتدای سال‌جاری به میزان یک‌هزار ۶۹۵‌هزار ‌میلیارد‌تومان گزارش‌شده که در مقایسه با مدت مشابه سال‌قبل به میزان ۲۸۹‌هزار‌ میلیارد‌تومان، معادل ۲۰.۶‌درصد افزایش اسمی داشته‌است. البته باتوجه به تورم نقطه‌به‌نقطه مصرف‌کننده در تیر۱۴۰۳ که معادل ۳۲.۲‌درصد است، رشد واقعی تسهیلات نسبت به دوره مشابه سال‌قبل، منفی ۱۱.۶ ‌درصد بوده‌است.

Untitled-2 copy

دوم اینکه تسهیلات مذکور با اهداف مختلفی پرداخته ‌شده‌است. سه هدف تامین سرمایه‌درگردش، ایجاد و خرید کالای شخصی بیشترین سهم را از بین اهداف مذکور به خود اختصاص داده‌اند. ‌ براساس گزارش بانک‌مرکزی؛ شبکه بانکی طی 4ماهه ابتدای سال‌1403 مبلغ یک‌هزار و 695‌هزار ‌میلیارد‌تومان تسهیلات اعطا کرده‌است. این تسهیلات در مقایسه با دوره مشابه سال‌قبل مبلغ 289‌هزار ‌میلیارد‌تومان (معادل 20.6‌درصد) افزایش اسمی داشته‌است. البته با توجه به تورم نقطه‌به‌نقطه مصرف‌کننده تیرماه سال‌جاری که معادل 32.2درصد بوده، رشد واقعی تسهیلات نسبت به دوره مشابه سال‌قبل 11.6‌درصد بوده‌است، در نتیجه خبر افزایش 20.6 ‌درصدی تسهیلات اعطایی بانک‌ها ممکن است در نگاه اول مثبت به‌نظر برسد، اما با تعدیل با نرخ تورم، تصویر کاملا متفاوتی از وضعیت به‌دست می‌آید؛ در واقع رشد واقعی تسهیلات منفی بوده و نسبت مدت مشابه در سال‌گذشته کاهش ‌یافته‌است.

این مساله ممکن است به دلیل اتخاذ سیاست کنترل ترازنامه‌‌‌‌‌‌‌ای توسط بانک‌مرکزی و روند کاهشی رشد نقدینگی در سال‌گذشته باشد. از کل تسهیلات پرداختی، بر اساس گزارش بانک‌مرکزی مبلغ یک‌هزار و 328‌هزار‌میلیارد‌تومان که معادل 78.3‌درصد کل تسهیلات پرداختی است به صاحبان کسب‌وکار (حقوقی و غیرحقوقی) و 367‌هزار ‌میلیارد‌تومان که معادل 21.7‌درصد از کل تسهیلات پرداختی است به مصرف‌کنندگان نهایی که خانوارها هستند تعلق گرفته‌است. سهم تسهیلات پرداختی در قالب سرمایه‌درگردش در کلیه بخش‌های اقتصادی طی 4 ماهه ابتدای سال‌1403 نیز مبلغ 1003‌هزار‌ میلیارد‌تومان بوده که معادل75.5‌درصد کل تسهیلات پرداختی به صاحبان کسب‌وکار است. از این مبلغ بیشترین سهم به بخش صنعت و معدن با 447‌هزار‌میلیارد‌تومان تعلق گرفته که حاکی از تخصیص 44.6‌درصدی منابع تخصیص‌یافته به سرمایه درگردش کلیه بخش‌های اقتصادی است. این امر بیانگر توجه و اولویت‌‌‌‌‌‌‌دهی به تامین منابع برای این بخش توسط بانک‌ها در سال‌1403 است، پس از آن نیز بخش‌های خدمات، بازرگانی، کشاورزی، مسکن و ساختمان به ترتیب بیشترین سهم را از تسهیلات پرداختی در قالب سرمایه‌درگردش دارند.

همچنین سهم تسهیلات پرداختی در قالب خرید کالای شخصی توسط خانوارها مبلغ 142هزار ‌میلیارد‌تومان بوده که معادل 38.9‌درصد از کل تسهیلات پرداختی به خانوارها است که بیشترین سهم آن مربوط به بخش خدمات است. در 4 ماهه ابتدای سال‌جاری، مبلغ 401‌هزار‌میلیارد‌تومان که معادل 23.7‌درصد از کل تسهیلات پرداختی است به‌صورت تسهیلات خرد اعطا شده، همچنین مبلغ 22‌هزار ‌میلیارد‌تومان نیز در قالب کارت‌های اعتباری مورد‌استفاده قرارگرفته‌است که با احتساب این مبلغ، کل تسهیلات پرداختی خرد به مبلغ 424هزار ‌میلیارد‌تومان که معادل 24.7‌درصد کل تسهیلات پرداختی را شامل می‌شود، رسیده‌است. با توجه به اینکه تسهیلات پرداختی در قالب کارت‌های اعتباری نیز در بخش خانوار پرداخت شده‌است، با این اوصاف سهم بخش خانوار به 22.7‌درصد کل تسهیلات پرداختی افزایش می‌‌‌‌‌‌‌یابد.

عملکرد بانک‌ها در ارائه تسهیلات

با مطالعه گزارش «تسهیلات امهالی و غیرامهالی بانک‌ها و موسسات اعتباری» که توسط بانک‌مرکزی منتشرشده می‌توان به یک دید کلی از وضعیت تسهیلات‌‌‌‌‌‌‌دهی در هر بانک دست پیدا کرد. با بررسی عملکرد 3 ماهه، تا پایان خرداد ماه 1403، بیشترین تسهیلات را بانک ملت با سهم 17‌درصدی معادل 204‌هزار ‌میلیارد‌تومان، بانک تجارت با سهم 11‌درصدی معادل 135‌هزار‌ میلیارد‌تومان و بعد از آن بانک صادرات با 9‌درصد که معادل 107‌هزار‌ میلیارد‌تومان است، سهم بیشتری داشته‌است. از طرفی کم‌‌‌‌‌‌‌ترین سهم از اعطای تسهیلات مربوط به بانک‌‌‌‌‌‌‌ سرمایه و بانک آینده بوده‌است.

زنگ خطر آمار پولی

شماره روزنامه: ۶۰۷۹

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۵/۲۴

شماره خبر: ۴۰۹۵۰۸۶

گروه: سیاست گذاری

دنیای اقتصاد : پس از ارائه آمارهای نقدینگی و پایه پولی خرداد به صورت شفاهی، بانک مرکزی در گزارش خود این آمار را به‏‏‌روز کرد. مطابق گزارش رسمی، رشد نقطه‏‏‌به‏‏‌نقطه نقدینگی در خردادماه امسال ۲۶.۸ درصد و رشد ماهانه نقدینگی نیز برابر با ۲.۸ درصد بوده است. بررسی روند آمارها نشان می‌دهد پس از کاهش نرخ رشد نقدینگی در سال ۱۴۰۲، این روند نزولی از آغاز سال ۱۴۰۳ متوقف شده است و به تدریج روند معکوسی شکل گرفته است. نگاهی به آمار مربوط به تورم نیز نشان می‌دهد این متغیر نیز در چند ماه اخیر روندی فزاینده به خود گرفته و سیر نزولی خود را از دست داده است. در یک جمع‏‏‏‏‌بندی کلی، با توجه به ریسک‏‏‏‏‌های اقتصادی، به نظر می‏‏‏‏‌رسد روند متغیرهای پولی و همچنین شاخص‏‏‏‏‌های قیمت احتمالا در ماه‌های آینده افزایشی خواهد بود. محاسبات «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد متوسط رشد ماهانه نقدینگی در سه ماه اخیر حدود ۲ درصد بوده است و در صورت تداوم این روند، بانک مرکزی به هدف‌گذاری نقدینگی خود نخواهد رسید.

p06 copy

علیرضا کتانی: بانک مرکزی با تاخیری طولانی آمار‌های پولی و بانکی چند ماه اخیر را تا پایان خردادماه امسال منتشر کرد. طبق این آمارها رشد نقطه‌به‌نقطه نقدینگی در خردادماه به 26.8درصد و رشد نقطه‌به‌نقطه پایه پولی نیز به 23.3درصد رسیده است. طبق این آمار، رشد ماهانه نقدینگی برابر با 2.8درصد بوده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد روند نزولی رشد نقدینگی از آغاز امسال متوقف شده و این متغیر از آغاز این سال، با یک شیب فزاینده در حال افزایش است. هدف‌گذاری بانک مرکزی برای رشد نقدینگی سال 1403 رسیدن این متغیر به 23درصد با دامنه مثبت و منفی 2درصد بوده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد نرخ رشد ماهانه نقدینگی در سه ماه آغازین امسال به طور میانگین برابر با 1.96درصد بوده است. در صورتی که رشد ماهانه نقدینگی در ماه‌های آینده نیز همچون میانگین این سه ماه باشد نرخ رشد نقدینگی به 26.2درصد خواهد رسید که دست‌کم 1.2واحد درصد بیشتر از نرخ هدف است.

تاخیر و تغییر در آمارها

مدت‌هاست که انتشار آمارهای بانک مرکزی از جزئیات متغیرهای پولی متوقف شده است و این نهاد مهم سیاستگذاری و ارائه‌دهنده آمار، به اعلام شفاهی برخی از ارقام کلی اکتفا کرده‌اند. به نظر می‌رسد توقف روند نزولی رشد نقدینگی و رشد پایه پولی در این اقدام بانک مرکزی بی‌تاثیر نبوده است. علاوه بر این، سهم پول از نقدینگی که به عنوان نشانگر انتظارات تورمی شناخته می‌شود، روندی افزایشی داشته و از 24.3درصد در اسفندماه 1402 به 24.6درصد در خردادماه 1403 رسیده است. نکته قابل تامل دیگر در رابطه با شرایط انتشار آمارها توسط بانک مرکزی، تغییر این آمارها با گذر زمان است. حدود یک ماه پیش بود که بانک مرکزی استانداردهای جدیدی را در رابطه با محاسبات مربوط به پایه پولی اعمال کرد و این تغییرات منجر به کاهش 0.5واحد درصدی آمار رشد نقطه‌به‌نقطه پایه پولی اسفندماه شد.

در مدتی که بانک مرکزی جزئیات آمارهای پولی را منتشر نمی‌‌کرد و تنها ارقامی به صورت شفاهی به رسانه‌ها اعلام می‌شد، رشد نقطه‌ای نقدینگی فروردین‌ماه 1403برابر با 23درصد و رشد نقطه‌ای نقدینگی اردیبهشت‌ماه برابر با 25.1درصد اعلام شده بود؛ اما پس از اعلام گزارش جزئیات نقدینگی، رشد نقطه‌ای نقدینگی فروردین‌ماه به 24.1درصد و رشد نقطه‌ای نقدینگی اردیبهشت‌ماه به 25.6واحد درصد رسیده است. به نظر می‌رسد در گزارش آمارهای پولی و بانکی بانک مرکزی رشد نقدینگی بیشتر از اعلام‌های شفاهی این نهاد است.

وضعیت اضافه‌برداشت بانک‌ها

اضافه‌برداشت بانک‌ها طبق برنامه‌های اعلامی وزیر پیشنهادی اقتصاد به حدود 800هزار میلیارد تومان رسیده است. آمارهای اعلامی در گزارش‌های پولی و بانکی نشان می‌دهد بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی برابر با 668.48هزار میلیارد تومان بوده است. این رقم حاکی از رشد نقطه‌ای 70درصدی بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی است. البته این رشد 70درصدی اگرچه رقمی بالا و نگران‌کننده است اما روند کاهشی رشد نقطه‌ای بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی را در مقایسه با ماه‌های گذشته نشان می‌دهد.

اهمیت نقدینگی در ایجاد تورم

رشد نقدینگی به‌عنوان یکی از عوامل کلیدی در اقتصاد، تاثیر قابل‌توجهی بر ایجاد تورم دارد. نقدینگی، به میزان پول و دارایی‌های قابل‌تبدیل به پول نقد در یک اقتصاد گفته می‌شود که شامل پول نقد، سپرده‌های بانکی و اوراق مالی می‌شود. هنگامی که میزان نقدینگی در یک اقتصاد افزایش می‌یابد، تقاضا برای کالاها و خدمات بیشتر می‌شود که می‌تواند به افزایش سطح قیمت‌ها منجر شود. این روند، به عنوان یکی از دلایل اصلی تورم، به‌خصوص در کشورهایی که سیاست‌های پولی و مالی کنترل‌نشده یا نامتعادل دارند، شناخته می‌شود. یکی از مکانیسم‌هایی که از طریق آن افزایش نقدینگی می‌تواند به تورم منجر شود، افزایش تقاضاست. با افزایش نقدینگی، افراد و کسب‌وکارها بیشتر قادر به خرید می‌شوند. این افزایش در تقاضا، به‌خصوص زمانی که عرضه کالاها و خدمات نتواند به‌سرعت با آن تطابق پیدا کند، باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود. در نتیجه، تورم رخ می‌دهد که می‌تواند به کاهش قدرت خرید پول منجر شود.

افزایش نقدینگی در سیستم بانکی نیز می‌تواند از طریق افزایش وام‌دهی و ایجاد اعتبار توسط بانک‌ها به تورم دامن بزند. بانک‌ها با داشتن منابع بیشتر، تسهیلات بیشتری را به کسب‌وکارها و مصرف‌کنندگان ارائه می‌دهند. این امر می‌تواند به رشد سریع اقتصادی و همچنین افزایش تورم منجر شود، به‌خصوص زمانی که میزان تولید و عرضه کالاها و خدمات همگام با تقاضا نباشد. همچنین، سیاست‌های پولی انبساطی که توسط بانک‌های مرکزی به‌منظور تحریک رشد اقتصادی اتخاذ می‌شود، می‌تواند منجر به افزایش نقدینگی شود. این سیاست‌ها معمولا شامل کاهش نرخ بهره و افزایش عرضه پول است. در‌حالی‌که این اقدامات می‌توانند به‌طور موقت به رشد اقتصادی کمک کنند، اما در بلندمدت می‌توانند تورم را افزایش دهند. به‌طور کلی، کنترل رشد نقدینگی برای حفظ ثبات قیمت‌ها و جلوگیری از تورم بیش از حد ضروری است. سیاستگذاران باید تعادل مناسبی بین رشد نقدینگی و کنترل تورم ایجاد کنند تا از عواقب ناگوار اقتصادی جلوگیری شود.

گزیرِ ناگزیر بانک‌ها

شماره روزنامه: ۶۰۷۱

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۵/۱۵

شماره خبر: ۴۰۹۲۱۷۱

گروه: یادداشت

مهدی عطوان*

اگر نظام بانکی ایران در دهه گذشته پیروزی‌های چشم‌گیری نداشته است که بتواند با نمایش آنها برای اقتصاد ایران خودنمایی کند، ولی بی‌تردید می‌تواند با شمارش و بازگو کردن شکست‌هایش همگان را غافل‌گیر و شگفت‌زده کند. از قصه بی‌راهه رفتن برخی بانک‌های نظامی که به ادغام آنها در بانک سپه انجامید تا پایان تلخ داستان کشدار موسسات اعتباری غیر بانکی توسعه، کاسپین و نور که به انحلال و محو شخصیت حقوقی آنها ختم شد و البته هزینه‌های ناخواسته این فعالیت‌های به‌ظاهر بانکی به حساب یکایک ایرانیان گذاشته شد و تاکنون از منابع عمومی پرداخت شده است یا می‌شود.

ادامه نوشته

عصرجدید در بازار پول

شماره روزنامه: ۶۰۴۸

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۴/۱۶

شماره خبر: ۴۰۸۳۷۰۷

گروه: شرکت ها

علی پالار * جایگزینی چک‌های الکترونیکی به جای چک‌های فیزیکی یکی از مهم‌ترین تحولات بانک ‌مرکزی در سال‌های آتی به شمار می‌رود. از جمله مزایای این طرح افزایش نظارت بانک ‌مرکزی بر مبالغ و سر رسید چک با توجه به رتبه اعتباری افراد و کاهش ریسک‌های عملیاتی است.

ادامه نوشته

حسن شهرت و اعتبار بانک مرکزی

شماره روزنامه: ۶۰۲۴

تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۳/۱۶

شماره خبر: ۴۰۷۵۳۹۰

گروه: سرمقاله

دکتر ولی‌ا... سیف بانک مرکزی نقشی بسیار مهم در حفظ ثبات قیمت‌ها و رشد و بالندگی اقتصاد دارد و برای تحقق و انجام این مسوولیت سنگین، اعتماد عمومی نسبت به سیاست‌ها و اقداماتی که انجام می‌دهد، از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است. حسن شهرت و اعتبار بانک مرکزی موجبات جلب اعتماد عمومی را فراهم می‌سازد و می‌تواند به‌عنوان یک عامل بسیار موثر تحقق اهداف مورد نظر بانک را که نتیجه نهایی آن تامین رفاه عمومی و رشد و توسعه اقتصادی کشور است، تسهیل کند.

ادامه نوشته