اقتصاد نهادگرایى و نئوکینزى
اما نئوکینزینها در جهان امروز چه مىگویند؟ نظریات کینز که در دهه ١٩٣٠ فرموله شد بر این مبنا بود که چسبندگى دستمزدها و قیمتها مانع این میشود که بسیارى از بازارها به کارآیى دست یابند. اصل مطلب هم چسبندگى دستمزدها بهدلیل قراردادهاى استخدامى و دخالت سندیکاها است. در زمان رکود، بهدلیل ثابت بودن دستمزدها کارفرمایان انگیزه استخدام ندارند؛ چون بازار کار رقابتى نیست و متناسب با رکود دستمزدها کاهش نمىیابد. از طریق افزایش هزینهها، دولت مىتواند سطح قیمتها را بالا ببرد و ارزش دستمزد راپایین آورد تا کارفرمایان در دستمزدهاى حقیقى پایینتر انگیزه استخدام داشته باشند. این تفکر تا دهه ١٩٦٠ قاعده سیاستگذارى اقتصاد کلان در غرب بود. تا زمانى که دیگر کارگر نمىافتاد مکتب پولى ایرادهاى آن را تحلیل کرد و جایگزین آن شد و تاکنون هم در غرب سیاست پولى مهمترین وجه سیاست کلان اقتصادى است.
نئوکینزینها افرادى بودند مانند رابرت لوکاس، توماس سارجنت و رابرت برو که در دهه ١٩٨٠ تلاش کردند مبانى خرد را براى اقتصاد کلان تنظیم کنند یا به زبانى اقتصاد خرد را وارد اقتصاد کلان کنند و از ابزار مفهومى مثل انتظارات عقلایى براى این پیوند استفاده کنند تا تاثیر چسبندگى دستمزدها و قیمتها بر کارکرد اقتصاد کلان و ضرورت همراهى سیاست مالى با سیاست پولى و همچنین تصحیحهاى لازم در مبانى خرد بنگاهها و بازارها به سوى رقابتی شدن را فراهم سازند. امروزه اگر هر کتاب دانشگاهى بعد از لیسانس دانشگاههاى آمریکا را ملاحظه کنید، بخش مهمى از آن به همین مطالب مىپردازد؛ بنابراین فهم اقتصاد امروزه شامل همان مفاهیم نهادگرایى جدید و اقتصاد نو کینزى نیز بوده است. در حقیقت این مکاتب در جهت تکمیل مکاتب قبلى عمل کردهاند و چیزى به جز همان اقتصاد آزاد که زیر و بم و ایرادهاى آن بهتر شناخته شده نیستند.
برخی از مسوولان اقتصادى دولت جدید گفتهاند که نئوکینزین هستند، بسیارخوب بگذارید امتحان کنیم که آیا اصولا متوجه هستند در چه بابى صحبت مىکنند؟ ایشان را به چالش دعوت مىکنم که یک فصل از کتاب اقتصاد کلان سارجنت را از رو بخوانند و تشریح کنند. متاسفانه این گروهها و طرفدارانشان که ایجاد سردرگمى فکرى را راهى براى مسوولیتگریزى یافتهاند نه نهادگرا هستند، نه نئوکینزى و نه چیز دیگر. اگر اقتصاددانان غربى بفهمند که نتیجه بهکارگیرى نهادگرایى و اقتصاد نئوکینزى آن چیزى است که این آقایان تحویل دادهاند بدانید که از نظریات خودشان با چشم گریان تبرى خواهند جست.